بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟

متن مرتبط با «اولاد» در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ نوشته شده است

جان خوددرره "اولاد علی"می بازیم ...همچو مالک به "عدوان علی" می تازیم

  • یک: درونم را آتشفشان پندارکن ... نه این چهره ی آرام ... که اگر تو نباشی ... اشک هم نمی ریزد! دو: قند لب تو ...دیابتی ام کرد ... الله اکبر از شیرینی لبخند ...که تو نداری ! سه: پیراهن خود پاره نکن یوسف کنعان ... درشهر بزرگ ما ...زلیخایی نیست ! چهار: پوست لبت را هم که می کنی ...حسودم به آن دندان... برای حسودان ....کیفیت موضوع حسادت ...مطرح نیست ... پنج: یا مهدی(ع)سرباز تو بودن لیاقت من نیست ... آن کسی لایق تو است ...که از گزینش تو ...بالای صد گرفت ... شش: مزار شش گوشه ات را خدای به تو فروخت ... جایی که خدای با هیچ کس دیگری با سر معامله نکرد ... هفت: می کشم سهم خودم را از تو ...هنوز زنده ام ,جان,خوددرره,اولاد,علیمی,بازیم,همچو,مالک,عدوان,علی,تازیم ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها