بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟

متن مرتبط با «رسیدی» در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ نوشته شده است

امدی چو ماه تازه ...تیغ برکف ...خنده برلب ...امدی ای عید قربان ....خوش رسیدی (2)!!!

  • "عینک زدم شناخته نشم "!!! یک: درون قلب خدا عشق به کیست نمی دانم ؟... که زمان جان دادن به او ... برخی بهشت می بینند... دو: قربان تو رفتم یک روز سرد پائیزی ... دیدم که مثل برگ ... ازروم رد شدند ...عابران بی خیال .... سه: قدر جان خود بدانید "ای "اسماعیل ها ... تا خدا مجبور نباشد روز روشن ...عشق بازی ها کند!!! چهار: من سراغ گوسفندان را گرفتم ...عید قربان ... هیچ کس راضی نشد ... تا نشانی واقعی از گو,قربان,رسیدی ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها