یک: بال شکسته ام را ...کسی به نوازش ...نگاه هم نمی کند .... مجبورم به پرواز در آسمان تو ... که قهر می کنی با ... هرکه چنین کند!!! دو: دریا میان دست های ساحل خشک می شود ... مثل چشم های آبیت ... میان مرز دوچشم بی احساس... سه: بین من و تو قرار نبود یکی فدای دیگری؟ ایستادن چرا؟وقتی تو فدای دیگری هستی .... چهار: ترس درجسم تو می لرزاند پاهایت ... که "آبروورای عشق است "...من نمی توانم!!! پنج: از درهای,مخاطب,دفاع ...ادامه مطلب