یک: روی پای من ... خوابیده بود گیسوی طلا... من ... بی حوصله چشمم دنبال موی سیاه تو بود! دو: مسیح نگاه تو ... مرا بالای صلیب ...خندان می دید... من... گناهکار دین دیگری بودم ... سرانجامم ...حسین(ع)... س, ...ادامه مطلب
یک: سوی من آمد نسیم و من خیال پرنیان! پشت پرده دست هایی هست که ما دور از همیم !!! دو: شاید رفتی سفر و ...باز نمی گردی ... ای عشق!بیا و از من نگریز!... سه: می خندم و ده ها نفر به عقل من شک دارند ... جدی جدی ...غم ها درون من تا چه حد مظلومند !!! چها, ...ادامه مطلب
یک: درتنم یک ژن با تو آشمایی دارد..."کشش به تو"... تو مفهوم عشق را نمی فهمی .....چه تاحد "ژنتیک"... دو: قند لب تو ...کامور است ...هرچه می چشمش ... قندم می افتد پایین ..."حنانه "فدای تو ... سه: بارهایم بسته بود و تو لگد می زدی ...به بسته ها ... یکهو یکی شکست ... بلند بلند خندیدی ... مجبور شدم نشانت بدهم ...که هیچ شکستنی باخود نمی بردم ... جز همان قلب شیشه ای که روی اش نام تو بود ... چهار: کوله ا,منتظر,خاطر,خواه,ندارم,ارزوم,رسیدم,توروبه,کردم؟بروزن,کبوتری,خسته ...ادامه مطلب
یک: تلفظ صحیح نام من برای تو سوژه شد ... آمدی که بگویی سیده ...گفتی ...سپیده خانم !به به! دو: درآمدی چوماه از پشت کوه های البرز ... ابر سپید باران زای مشتی!!! سه: خدای را به وکالت گرفته ام که عشق تو ... یک شب نه...تا آخر عمرم به قلب ماند ..."امیر"... چهار: برده ای نام مرا در خلوت خود با خدا ... , ...ادامه مطلب
یک:بریده ای به قد و قامت من ...رخت عشق ات را ..."عزیز"...چگونه نپوشم ؟...رخت اهدایی!!!دو:به مردن کسی نباید راضی بودن ...فقدان یک مورچه هم "گاهی"عدالت می آورد ...دم در!سه:مقابل آینه دیدی که چندان "هم"زیبا نیستی!....ولی چه سود !باورنداشتی که عشق "او"به"تو"...قشنگی روحت بود!!!چهار:این دنیا پراست از فیلسوف ...به خصوص که دردنیای جدید همه مان درحد یک مهندس کامپیوتر و لیسانس زبان خارجی داریم می فهمیم!!!سیاست فقط این نیست که سیاستمدارباشیم!گرداندن یک مجموعه از دوستان ...خانواده هم می تواند بخشی ازسیاست باشد ...دوراز جان همه ...بعضی ها چیزی دارند به نام "سیاست لگد "و می گویند درشکم مادرشان هم که بوده اند این کاررا می کردند وحلا هم.ولی شرط این است که میان بقیه بچرخی ...نه اینکه کاری کنی که ازچرخ بیندازندت بیرون...سیاست لگد همه جا جواب نمی دهد دورازجون مگر همه را "خ"و "ر"فرض کنیم که دردنیای کنونی محال است ودر روستا ها هم!دیگر پیدا نمی شود ..."خوددانید ...نگو نگفتی "!!!پنج:پنجره باز بود که گربه آمد و نشست ...آن قدر جیغ کشیدیم ...تا پسر همسایه آمد و بغلش کرد و برد ...کوچه!...شش:مزار شش گوشه ات...ا, ...ادامه مطلب