یک : فراز عشق من آن گنبد طلاست رضا ! که کبوتر شوم میان دودوست ... بنوشم آسمان ! دو : می روم رو به روی سرزمین عشق ... دلم نیست ! گم شده ... با سر هوای عشق ، می کشدم می کشدم سوی عشق ... سه : ریاکار بودم, ...ادامه مطلب
یک: چاقوی ضامن دار رفت باز میان قلب من ... ضامن شدی رضا(ع)رضا(ع)...من بازگشتم از دو مرگ !!! "برای امیر" دو: باز گردم به عقب باز تورا می بینم! دسته گلی آمده ای سوی من و می خندی.... سه: فرصت داشتی...برای رفتن ... چمدان هایت را انداختی...داخل سطل زبال,ماننددلم ...ادامه مطلب
یک: میان سوگند های تو ...جان من نبود ... هزار خدای یادت آمد و ...آن میان ...من یکی نبوده ام !!! دو: شکر آن خدای را که مرا دستمال تو ...نکرده است ...نمی کند ... جان من از بینی تا قلب یک مرد ...حداقل چند وجب؟!!! سه: سال ها گذشت تا بفهمیم تو کیستی؟ امیر بارها گذشته ای وقتی من ...رفته ام!!! چهار: کنار خیابان"هم"مرده ام! و باز زنده! آن جا که ...میدانستم تو ...هرگز خبردار نمی شوی ... پنج: بعداز پدر,آخرسال,کنیم؟یا,تاریک ...ادامه مطلب