بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟

متن مرتبط با «جهان» در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ نوشته شده است

نکن کاری که پا برسنگت آیو .....جهان با این فراخی تنگت آیو!

  • یک:بوسیدن دستان عشق؛ رسم قدیم نیست ....! درحال حاضر اما؛ عشق قدیم هست!.... دو: می آمدم        و تو ...                   باور این بودی که" نیامدنی هست"! و دیگران ؛ مرا ؛ در عریانی باورم        با " بابا طاهر"                             بدرقه می کردند! این چه دردی ست که                       " همه می دانند " و از دانستنش ؛ دوری می کنند! و من می دانم که نمی دانمش! سه: بوی پای تورا؛ پای  "گل رز "...                                 ریختم! آن جا که باغچه آخرین جائی بود که ؛ آمدی ... و کفش هایت !            احساس مرا ؛ له کرد! رزقرمز ؛ سیاه و صورتی ؛ روئید ...                                             و بازهم ؛ توانستم که ...در جا به جائی طبیعی حس ها      &n, ...ادامه مطلب

  • می ترسم ...از تغییر جهان ... مثل هیتلر ... از پایان جنگی که ...خود خواسته ام!

  • یک: راه سیاه چشم تو را رفته ام ...که عاقبت ... نفرین عاشقان تو ... مرا گرفت و ... مرده ام! دو: شاید بیرون دفترم ... هزار داستان دیگر نوشته است ... مراچه؟اگر داستان اصلی من ... جناب " تو " باشی ... سه:, ...ادامه مطلب

  • روز ملی مبارزه با استکبار جهانی ...

  • روز دانش آموز به همه دانش اموزا مبارک ...که البته اینده ی ما دستشونه ... همین طور یادمون نمی ره استکبار, ستیزی ... که باید یادمون باشه و می مونه..., ...ادامه مطلب

  • یاشیما...فوکوشیما ... واندرزهای ویل اسمیت درباره ی جهانی که ... به زور هم نابود نمی شود!

  • یک: نشد که دست من از سرنوشت تو ...کوتاه! نوشتمت که ...افسانه ها شوی ... فردا! دو: توی سرم صدای آبشار بودوخدا ... نمی شنیدمت که صدایم کردی: لیلا! سه: دردرا که می نویسی ...خون می چکد از چشمت ... دردا که, ...ادامه مطلب

  • نقش آرشین مال آلان درزندگی من ... یا هیچ در هیچ است!کجا؟ جهان و جمله جهان!

  • اگر کشته ای مرا ... بدانم که مرده ام ... دیگر به خواب تو ... با لباس عشق نیایم! دو: کم کرده ای وزن مرا!... درون شعر خود! من لیلی ام!...نه مرکباتی چون نارنج! سه: یوسف را نمی توان ربود به زور ... زلی, ...ادامه مطلب

  • آیا دروازه های بعد چهارم به خودی خود باز می شود؟ وجهان از یک بعد دیگر یعنی چه؟

  • یک: روی مچ من ...طرح شیر نبود؟ چرا؟ هنوز می ترسی بگیری مچ من... دو: فروختی دوچشم خود و دروغ می گفتی ... زیر عینک آفتابی ...دو چشم حساس ...هست! سه: برو! دیگر خدای حافظی نکن!... چون اگر خدای بداند ...کجای می روی ... مرا به خشم می سوزاند که چرا مقابل تورا ...نمی گیرم! چهار: بیدارم و شب مرا می پوشد ... تا صبح بالای سر تو می سوزم ... فقط یک بار بگو:ستاره! پنج: به نام تو احساس دارم و این را نمی فهمی ... که چرا نام تورا گذاشته ام "مهتابی "!!! شش: مزار شش گوشه ات بسیار مرا می فهمد ... آن موقع که در بند گرفتاری هام ...می کشد قلب مرا تا نزدیک ... هفت: می بندی دروغ به لب های من که عشق تو ... چکیده از کنار آن روی دفترهایم ... اشکال ندارد که این تهمت ها ... به حرف های دلنشین ...سال هاست می چسبد ... هشت: ترومپ! یک شب اگر ارام بخوابی ...همهی مردم جهان ... فرداش می فهمند که دیشب ...استرس نبود!!! نه: پراید: مامان چرا به ما نگفته بودی بابا پلیس اگاهیه؟! مامان بنز: کی این چرندیات رو بهت گفته؟دوروز نبودی ...با کلی داستان برگشتی؟ بابا پژو: بودم وهستم !چطور؟ پراید: بابا یه ماهه یه طور دیگه ای ...با من حرف بزن اخه چرا؟ بابا پژو: فک می کردم همهی کارات از سر بچگیه!سادگیه!ولی نه!می بینم یه ج.ردیگه ای مردی!!! مامان بنز: پزو؟ بابا پژو با اشاره به دو وسیله ی کوچک : بنزی میدونی این چیه ؟تو بهتر میدونی ...ا, ...ادامه مطلب

  • من ندیدم درجهان جستجو ...هیچ اهلیت به از خلق نکو ...

  • یک: دوجان بودیم و هریک درتن خود ... به عشق هم ...درون زندگی خوشبخت بودیم ... دو: و چرخید آسمان و روز شد ...و آفتاب برآمد ... وآه از آن غصه ها که ...درشب تیره خورده بودیم ... سه: روی فرش خون انارریخت و چاقو بالا آورد ... آن خشم خفته را که ...چرا دست های من؟!!! چهار: سنگ فریاد می زد و دست و پایش نبود ... برای فرار از زیر بار سیل ... پنج: خفته بودی حافظا زیر سایه ی شاخه نبات ... بیدار نکردند تورا فرشتگان پارسی گوی ... شش: مزار شش گوشه ات قدم در قدم سرخ است ... اه یا ثارالله ...هنوز در نبردی با یزیدیان ... هفت: موی برکندم و مویه کنان زار زدم ... که اگر عشق مرا بردید ...کنارش جای نیست؟... هشت: ترومپ!ما جلوه ی حقیم و حق مظلوم است ... تا دایرهی دنیا بگردد و ظالم فنا شود! نه: پرادی: مامان؟مامان بنز خودم؟مامان؟ ننه خاوراز آشپزخانه: نیست! پراید: چرا؟دیشب که تموم شد ! ننه خاور: چرا تموم شد !خانم رفتن آلمان برا خرید لژیو نر! پراید: ننه خاور...واقعا مادرم عقلشو از دس داده؟ ننه خاور: نه پسرم!تازه عاقل شده می خاد از امتیازاتش استفاده کنه! باباپژو: پراید متاسفم !ولی من و مادرت ازهم جداشدیم! حداقل برای یه مدتی..میشه که تو دیگه اینجا نیای ؟ پراید: پس تیبا کو؟بابا پشیمون میشی!آخه چرا زندگیمونو اینجوری کردی ؟ بابا پژو: مگه تو نکردی؟بعد همه چی درس شد؟ پراید: بابا من از شما 25 سال کو چیکترم ! بابا , ...ادامه مطلب

  • ای دوست قبولم کن و جانم بستان ...مستم کن و از هردو جهانم بستان ...

  • یک: بین ستاره ها نداشتم ستاره ای ... ماه قلبش را می فروخت ...خریدم به نرخ روز... دو: صد برگ ریخته از دفتر درخت ... نسیم کو؟که شعر عاشقانه به پایش ...بنویسد ... سه: داغ خورشید ماند بردلمان ... زیر باران بدون چتر ...می رفتیم ... چهار: سرم روی دست های تو می رفت ... بریده بود رگ هایم ... سیب سرخ تو بودم ... می رفتم برای لیلی ... پنج: شعر کوفتم شد!و مجبور شدم با تاکسی ... توی خیابونای شهر ... دنبال , ...ادامه مطلب

  • گشته ام در جهان و آخر کار ...دلبری برگزیده ام که مپرس...

  • یک: سوی چشمم رفته بود از غم ...گفتند پیر شدی ... یاغم و درد پیری است و یا ...پیریی غم  است... دو: کلا صدای تو ...خاص بود و جلوه ی جوانی داشت ... می دانستم که هم سن منی !...عاشق صدات شدم ... سه: درمیان مردنم بوی تو آمد ....یاد کردم لحظه ی دیدار ... رفتم با فرشته ی مرگم ...بی خیال درد شدم!!! چهار: لا به لای شاخه های درخت ...مگر گیر نیفتاده ای ...ای ماه ؟ دنبال واژه ی اآزادی ... دست هایم گرفتار "خ,گشته,جهان,دلبری,برگزیده,مپرس ...ادامه مطلب

  • جمعیت اقیانوس ها و دریاها بالای هزار میلیارده باور کن...یه وق جهانو نخورن؟!!!

  • یک: معروفترین عاشق شهر بودم ..."امیر" رتبه ام بالاتر از جنون ..به مجنون می ماند !!! دو: صد قدم تا باغ مانده بود ...می لرزیدم ... به حال بید های باغ ...حال من شبیه نبود؟ سه: اشکم را در آوردی و دلم به حال خودم سوخت ... که دو چشم من گناهشان چه بوده است جز ضعف و دلسوزی؟!!! چهار: رفع زحمت می کنم دیگر در مجلس شما نیستم ... می روم مجلس دیگر ...میان فرشته ها برقصم... "خاطرات یک پروانه"!!! پنج: پودر شد,جمعیت,اقیانوس,دریاها,بالای,هزار,میلیارده,باور,کنیه,جهانو,نخورن؟ ...ادامه مطلب

  • عروس شهرهای ایران یا چطور با کمترین امکانات می توان از حیثیت جهانی خود دفاع کرد ؟!!!

  • یک: میان کوچه های شهر حتی با آر پی جی خواهم گشت ... چه فرق می کند ؟چه کسی؟... نگاه بد به تو ... برای من ... قابل تحمل نیست !!! دو: می خواهی یک بار دیگر بهار را ببوسی؟ مراقب باش دیر نشود  ... ویک سال نگذرد از نبودنت ... سه: موج می اندازی نسیم روی دریا ...ولی ... این زن حساس ...طوفان تورا گم کرد .., ...ادامه مطلب

  • باما به ازاین باش که با خلق جهانی

  • تبریک!برای یک عمر زندگی ...طاقت اوردم ... میان خشم تو ...از سکوت من ...تنها سایه ای گذشت !!! دو: می رفتی چون وانت نیسان ابی رنگ و مرا یاد شعر می انداختی ... انگار پشت تو نوشته بود: رفیق بی کلک ...مامی !!! سه: دوستت دارم و دوست داشتنت گناه نیست ... گناه دوست داشتن ات ...این بود که:تو دیگر ظرفیت اش را نداشتی !!! چهار: پول کثیف ...میان دست های عرق کرده ات چروک بود ... بوسیدمش ...دانشگاه این روزها ارزش این پول هارا ندارد ...پدر!!! پنج: عشق تو را قورت می دهم ...مثل قرص ... برای دل قرص من ...قرص تو ...شفاست ..شفا !!! شش: مزار شش گوشه ات باور نکردنی ست ... دنیای شیعه ولی باور می کندش ...هم شفا بخشی و هم جای خدا!!!... هفت: سند بزنم چشم خودم را به نام تو ... از بس نشسته ای و نمی روی از زیر پلک من ... هشت: ترامپ اشک ریخت از خنده که دنیا خراب ماست ... امد پرزیدنت شد و دید ...دنیا به کجایش گرفته یو اس !!! نه : پراید بال در آورد و سال 1400پرواز کرد ... دم تکنالزی گرم ... بنز هنوز در جاده ی شمال مسافرکشی می کرد !!! ده: نشسته بود وزانوهایش را بغل گرفته بود و هیچی نمی گفت و سرش میان زانوهایش ب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها