بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟

متن مرتبط با «فروختننه؟» در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ نوشته شده است

می سوزی عزیزم؟/! گذشت اون دورون که زنها النگوهاشونو واسه مردا می فروختن!!!نه؟!!!

  • یک: درس عبرت هم نشد این عشق ...تا ما برویم ... سوی سمتی که دیگران ...درعاقبت رفتند ... دو: مرا کنار دست خود ...مرا کنار دست خود ... فراموش کرده ای ... واز ره خیلی دور ...خیلی دور ... عشق تازه ات فردا می رسد ... سه: چقدر چشم داشتم به موی سیاهت ... با چشم و هم چشمی رفته ای ...سپید کرده ای .... چهار: رونق بازار اگر"یوسف "نباشد پس چطور ؟ داستان "یک زلیخا"را فروشیم ...صدهزار؟... پنج: درد می پیچد و خودروها بی تفاوت ... می گذرند از تصادف لحظه های پیش ما ... تو مرده ای و من گیج ... فریاد می زنم: مگه دارید خواهشا ... وهیچ وهیچ وهیچ  شش: مزار شش گوشه ات نگین سبز کربلاست ... آخ از نبوسیدنت یا حسین(ع)...اگر قسمت نباشد و تو نخواهی ... هفت: چطور از دیوار گذشتی مگر تو روحی؟!!! اه یادم نبود ... تو قبل ,النگوهاشونو,فروختننه؟ ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها