بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟

متن مرتبط با «مادر» در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ نوشته شده است

مادر شهید بالای سر پسرش نیست!....

  • یک: تلاوت می کنم چشم تورا با وضو ... خدای بزرگ است ...که چشم تورا دارم.... دو: بوی عشق می دادی که رفتی با وضو ... ان شهادت که می نوشیدیش درکام بود؟ سه: فریاد رفته ای و جز تو " پلاکی " نیست"... انگار , ...ادامه مطلب

  • ترجمه متن چشم های تو ...دوستت دارم به زبان مادری ست !

  • یک: درون من پر از توست ...ای یوسف! مثل نور ماه که تیره گی شب را ... تامین می کند! دو: داستان عشق من یک طرف ...بیشتر نداشت ... تو انگار ...شی ... بودی ...بی هیچ حسی ! سه: با قدرت سلیمانی خودم !...روی هوا آمده ام نزد تو! بشکن صدای سکو تت را ... منتظرم ... صبا بیا! چهار: بوی نارنج خفه ام می کند !...بازور و قدرتش! چرا که من!... " باور بهار "...نداشتم! پنج: رو, ...ادامه مطلب

  • مادر دوماد چی کردی ؟آهو شکار کردی ...عروس به این قشنگی ...از کجا پیدا کردی؟!!!

  • یک: در پای تخت چشم تو ...رقیب برج میلاد است ... می روم مثل برج ازادی بنشینم روی سبز چمن ! دو: کدام درد می توانست جای درد جدایی ... بیاید و از قلب من مجوز ورورد بگیرد!!!؟ سه: علی (ع)را که پسندیده اند فاطمه ها ... قبلا به عرش خدا تصمیم ولادتش به کعبه نبود؟ چهار: بریده ام خلعت عشق را به قامت تو ... تو نپوشی ...تن هیچ کس را نمی پسندد قیچی من!!! پنج: از مرحله ی اول انتخاب تو ...که دیدن عکسم بود ..گ,مادر,دوماد,کردی,؟آهو,شکار,کردی,عروس,قشنگی,پیدا,کردی؟ ...ادامه مطلب

  • درمان نپذیرد دل کودکی که مادر دوستش دوستش ندارد!!!

  • یک: طلب کردم سیاهی مویت را از خدای تو ... بی مویی مرا ...خدای تو درمان نمی کند؟!!! دو: ته چاه مروت نشسته ام که نرم سرتورا !!! ای برادری که به من تیغ انتقام ...داده اند!!! سه: میلاد تورا دیده بودم و باور نمی کردم ... که پیری و عاشقی به یکبار بیایند ...برسرم!!! چهار: تنت رفت و نامه هایت سوخت و انگار نبوده ای ... این دنیا مثل تو بساردارد ...کاغذ کاهی !!! پنج: سرم امد آن خنده هایی که نثار تو می کردم ... به عاشقی و بله بله گویی تو ...دچار شدم ... شش: مزار شش گوشه ات ...فقط جای دفن تو نیست ... آن جاست که خدای فرستاد سپاهشرا و فرمودی: من بمیرم نفرست!!! هفت: درکشورهای جهان وزندگی مدرن الکترونیک م,درمان,نپذیرد,کودکی,مادر,دوستش,دوستش,ندارد ...ادامه مطلب

  • دست های تو مادرم ...مرا مطالعه می کرد!

  • یک:تحویلم گرفته ای و نمی دانمت که ایی!...آن قبض قلب من ...اگرت لطف کنی ...آیمت به جان!...دو:سرما می خندید که می لرزانم ...رفتیم کنار بندر دیدیم ...که سینه ها می لرزد ...ازگرمای موسیقی!سه:هزارو یک شب شعر گرفتم ازخدای ...برای تو ...چون شاعرش منم نیامدی ؟شهر باتو بود!حیف!...چهار:ازداخل چشم دیگر می شناسند دیگری !این دل چه دارد که می شناسد هویت تورا...با چشم بسته ات !....پنج:علی (ع) رازیارت می کنیم درنجف !نه اینکه گذشته ی کوفه ...یادمان برود ...آینده عشق علی (ع) بوده هست و بس!...شش:مهدی (ع)را بخواب ببینم ...نبوسمش؟آن پیرهن که بوی یوسفم بدهد ...بینا کند به خواب!...هفت:یک بلوط تزئینی ...میا,دست های تو,دست های تو با من آشناست,دست های تو تصمیم بود,دست هاي تو,دست های تو تصمیمم بود,دست هاي تو تصميم بود,دانلود دستهای تو داریوش,دست هاي تو تصمیمم بود,دست های تو شعر,دست هاي تو با من آشناست ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها