بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟

متن مرتبط با «مانده» در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ نوشته شده است

شعرتنها مانده است!

  • یک/ آرام        درمیان اقیانوس عشق تو ،جزیره ام! همین ،دوهفته پیش مراخریده ای                                باامکان ورود بالگرد! چنان،خشنودم که باورم نیست... عشق و بالگرد ،باهم،یکجا!                       ای عشق، همه صفا ... ازتوست! دو/ می روم           بدون جمله های خسته کننده  بدون شعر بدون نان و آب  بدون بقچه! بدون کیف!             می روم                  بدون آینه های خسته کننده بدون پول بدون کفش بدون سیم! بدون نقش!            می روم                    بدون ابزارهای خسته کننده  بدون حجم بدون چرخ  بدون میخ           می روم  بدون نقشه های راه، ازفضا  بدون موتور بدون بال بدون سوخت         می روم  روحم چنان سبک بامن است  که ۲۱ گرم  ازجهان کسر می کنم ! می روم  و شاید ستاره ها در تسخیر من  چه خوب که : می روم! سه/ برف شیرین است! یک روز برفی عاشق شدم... یک روز برفی مادرم خیلی خوب مرا شناخت! برف و تعطیلی مدرسه... برف روی بام ما یک روز برفی سرما خوردم! برف کی تمام می شود؟ یک روز برفی، شهرام ناظری گوش کردم! آش دریک روز برفی... قدیم،فیلم،جشنواره ،روزبرفی برف دیگر نمی بارد! اگر برف ببارد می برمتان برف بازی برف آب شد! یک روز برفی ،تولد من است! اگربرف , ...ادامه مطلب

  • السلام ای شمس! محتاج نگاهی مانده‌ایم ...در شب تاریک و مرداب سیاهی مانده‌ایم

  • یک : فراز عشق من آن گنبد طلاست رضا ! که کبوتر شوم میان دودوست ... بنوشم آسمان ! دو : می روم رو به روی سرزمین عشق ... دلم نیست ! گم شده ... با سر هوای عشق ، می کشدم می کشدم سوی عشق ... سه : ریاکار بودم, ...ادامه مطلب

  • روی پل مانده بودیم با تصور غرق ... ماه شدیم و شناور روی آب ماندیم ...

  • یک: بهار روی دست فصل ها مانده بود ... اززیبائی و نمردن و شکوفه های رنگ رنگ ...! دو: کلاس درس مجنون را خریدند ... که لیلی ها کنند ترک تحصیل! سه: روح می رفت ... سوی اسمان ها که تورا دید ... درقالب یک پ, ...ادامه مطلب

  • دیگر مرا رهاکن ...نمانده جانی ...مرا رها کن!!!

  • یک: غریبم و درسرزمین تو ...غریب نوازی رسم نیست ... باید بروم اشنا شوم ...با زبان غریبان ...سرزمین تو ... دو: روی ابروهای تو ...حساب باز کرده بودم ... تمام پس اندازم خرج قلب شد!!! سه: چشمهایت خمار بود و فکر می کردم که مستی ... من بی تجربه بودم!مستی ت, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها