کنج حیات بشین که بهارم بره ...یارت قراره پاییز بیاد می فهمی ؟کلاغ می خوردتا !!!

سرم به کار تو مشغول بود و عمر گذشت ...

تو جوان ماندی و من ...پیرو کارمند توام !!!

.........................................

شعله ور دامن شمعی تو و دامن پروانه ایم ...

بگذار بخندیم که خاموشی مان دست لب اوست ...

............................................................................

بیگانه شدی با من و حیرت زده ام من ...

چند سال آشنای تو بودم ...وقت غریبی تو باعشق...

چهار:

سرم روی بدن ...سنگین و رنگین است ...

توی عاشق نظر کردی ...که بشکافم سر را وقت سودایی...

پنج:

ای باغچه ی کبود تن ...

رزها و افتابگردان هایت ...

پشه ها و پرندگانت ...

و آن جوی کم جان ...

مال پدرم بود ...از حالا تورا باعشقم آشنا می کنم ...

تا کنار یک ملکه خدمت کنی ...!!!

شش:

مزار شش گوشه ات تن مرابه شفادعوت کرده بود ...

مریض آمدم ولی ...به شفاعت تو ..شفا گرفتم و رفتم ...

هفت:کوچولو دیگه خیلی دیره ...بخواب ...

ولی از فردا دیگه مدرسه نداری ... 

می تونی بخوابی و ساعت زنگ دار بالای سرتو خفه کنی ...

هشت:

به ترامپ و به ترامپ ...به رقصنده تر از رقا صان ...

تا که جی لو و بیانسه و اینها هستند!!!

نه:

پراید:

اوهو اوهو اوهو ...

مامان مرده ...دیگه کسی نیست بگه پراید قرصاتو بخور!!!

بابا پزو:

پسرم کی گفته مامانت مرده؟مامانت دو روز رفته اصفهان برای من گز و سوهان و این چیزا بخره ....

پراید:

اوهو اوهو اوهو ...من قرصامو خوردم !!!اینا رو بم می گی از غمم کم کنی ...توم اگه جای ننه بیو کت مامان بنز داشتی ...مثل من می شدی ...وااااااااااااای مامان !!!

ده:

آتش بازی چشمان تو ...تهران را خبر کرد ...

برج عشق من سوخت ...و وقت ویرانی همه خبر شدند ...

یازده:

قلب شیشه ایی یه مدت تو ویترینا مد بود ...

ولی حالا با پایین اومدن تورم ...بعضی ا موفق شدن ...زنده شو بیارن خونه....مبارکشون باشه ...

مخلصیم ملت ...

از طرف یه درب داغون !!!

...............................................................

۹۶/۰۳/۰۲ ۰ ۰

سیده لیلا مددی