loved me back to life....

ساخت وبلاگ

"تصاویر این بخش مربوط میشه به مومیائی های زیبا!اعتقادی که باعث می شد جسم اجساد رو نگه دارند برای روزی که بشه دوباره زنده شون کرد ...با وسایل وکلا چیزهای عجیب که دوست داشتند !!!"

یک:

تنفر آمدم از سرکشی عشق خودم ...

که تند تند نوشتن ...نشان بیماری ست !!!

دو:

هزینه ای نداشت برای تو "قلم"...

ولی برای من ...سرم بود که می رفت درپی دار!!!

سه:

شخص اول من "تو"شده بود در ادبیات ...و

ادبیات لج می کرد با شهرتی که "تو"رقم زده بودی!!!


چهار:

دریا دریا نوشیده ام تا ترک بردارد ...

مثل کویر ...

آن لب سرخ ...که ننوشیده کسی ...

پنج:

یوسف!

روی ماه تو را چرا ببو سند ستارگان ...

که حسادت زمین زده است ...

ماهی چون تو را سال ها قبل ...

شش:

مزار شش گوشه ات آبادی هزار خراب است ...

که امید بسته اند به جادوی عشق تو ...


هفت:

نمی رسم به تو ...صد بار به جهنم!!!

همین کشش بس است مرا ...تا بهشت تو ...

هشت:

ترامپ متاسفانه باید بگویمت ...

صدای موشک "اون"گوش بعضی ا کر کرد !!!

نه:

داریوش:

کوهو می ذارم رو دوشم ...رخت هرجنگو می پوشم ...

پراید:

زنون!چرا به مامانم زنگ زدی؟

زنون:

فردا که بچه هامون به دنیا بیان همین مامان بنزت رو می بینم که چطور قربون صدقه شون می ره !!!

پراید:

نمی دونم عکس العمل بوگاتی چیه؟

زنون:به جهنم!بذاره بره!...مگه ما از اول همدیگه رو نمی خاستیم بابات نذاشت....

پراید:

دلم براش می سوزه!همش سرش تو درس و کتابه!

زنون:

یواش یواش باهاش مطرح کن!

"ناگهان در باز می شود و بوگاتی با فریاد می آید داخل:"

پراید خیانتکار!داشتم می شنفتم مخصوصا رو بلند گو زده بودی ؟کدوم یواش یواش؟بلایی سرت می آرم که فرق بین من و زنون رو بفهمی!!!

پراید:

مهریه؟

بوگاتی :

نه عزیزم!قدیمی شد!عشق واقعی!!!


ده:

رهبرم ...

حتی با دست های خالی هم جلو رفتیم ...

چه کسی نمی داند ...

که قدرت تاریخ شیعه با شماست ...


یازده:

مرا گم کرده ای و پیدا کردن من ...سخت است ...

میان جدول کلماتی که پرشده ...یکی خالی ست !!!

دوازده:

دیگه خونی برام نمونده!یکی هست که بدعاش اعتقاد دارم ...الان پیشمه...خوب می شم ولی نه به این زودی ...

پشت پنجره پائیز می آد و مدرسه ...کارم کمه ولی هست ...

کسی مقصر نیست جززمان ...

و نوشتن برات دوستایی می آره که قلب دشمنات رو آتیش می زنن...

سیزده:

اگه عجوزه بشم...می تونم همه تونو ببوسم!!!


چهارده:

گل تراکم گلدان را دوست نداشت ...

گلدان رامکید تا تازه باشد ...

رفت توی جیب اقای خانه ...

نمی دانست که خرج می شود برای یک جمله:

"جناب اقا ...خوش تیپ شدید "

واز حرص دردست یک همکار قدیمی ...پرپر شد !!!

بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟...
ما را در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9oleeeii3 بازدید : 207 تاريخ : پنجشنبه 30 شهريور 1396 ساعت: 23:56