امشب بیا که بوسه زنم برگلوی تو ...شاید بمیرم از غم و فردا ...نبینمت ...

یک:

میراث تو خون بود ...که می جوشید ...

رگ های شیعیان ...گواهی است ...یا حسین(ع)......

دو:

بسوی کربلا ...دوان دوان ...روز عاشورا ...

چه فرق است بین سال اول و ...سال هزار ...

سه:

جان می دهم برای تو و کس را خبری نیست ...

فردای ...خواب صد هزار مومن خدای ...آشفته می شود ...

چهار:

دریا سکوت کرده بود و داشت می رفت ...

خبر رسید :بمانید آب مسئله ی حسین(ع)...اصلا نیست ...

پنج:

گفتند درهای آسمان باز است بیائید ...

عده ای از ترس رفتند روی زمین ...دوباره خانه بسازند !!!

شش:

مزار شش گوشه ات امشب قیامت است ...

صدها هزار شیعه رسیدند به کعبه ی آمال ...

هفت:

یکی یکی همه یاران ...زیر بار غمت ...

شمشیرها را می بو سند و سر می دهند ...یاحسین(ع)

هشت:

تبهکاران آزاد درخیال خود ...می گردند ...

تا دررختخواب مرگ ...

تازه به یاد آزادگان جهان ...

گریه می کنند!!!...

نه:

خنده آمد روی لب حسین (ع)

وقتی جدا می شد سرش از تنش ...

دشمن دیگر کدام رگ را نبریده است؟

فریاد می زدش :حسین(ع)نخند!!!

ده:

رهبرم ...

تسلیت به شما و آل علی (ع)...

که سیاه پوش جگر گوشه های علی (ع)...

درروزهای محرم ...سینه می زنید ...

یازده:

بعضی وقتا خدارو جوری صدا می زنیم ...از ته جیگر مون ...امشب از اون شباست ...

همدیگه رو دعا کنیم ...

(به یادتون هستم)...