بی تو ای سرو روان با گل و گلشن چه کنم؟

یک:

سرنشین کشتی عشق تو بودم نوح وار...

یاد من رفت آن پسر حتی ...که درد عشق درمانش فراوان نیست !

دو:

دوباره باز کردم فال و نام تو نیامد ای دریغ ...

پر نبود از اسن یوسف شعر حافظ؟همین ده سال پیش؟!!!

سه:

من به تو جان داده ام ...میان واژه های بی احساس ...

و تو رفته ای شکایت دادسرا!که:لایق نبوده ای!!!

چهار:

بین ما دریاها و کوه ها و آسمان ها و زمین ها و هرچه هست ...

اشکالی ندارد !

انگار من نیستم!

برای خودت زندگی کن!...

پنج:

با عصبانیت ...

رنگ هارابه هم می ریختی و دست هایت آبی شد ...

می خواستی یک سیلی محکم به من بزنی !

بعد گفتی:

با دست آبی نمی زنم!...لطفا رنگ قرمز!!!

شش:

مزار شش گوشه ات توان پذیرایی مارا داشت ...

میلیون نفر آمده بودیم ...وتو آماده تر از قبل ...

بین ..خداومن اگر اورا انتخاب می کردی ...حرفی نبود!

انگار شخص ثالث تو منتظر بود ...تا ترک خداکنی !!!

هشت:

ترامپ !اشتباه کردی و می کنی و خواهی کرد !

بین ملت ها تفاوت نیست جز پول؟

نه:

بوگاتی:

باباپژو!پراید عوض نشده/یه جوری شده!

بابا پژو:

چطوری؟

بوگاتی :

نمی تونم بگم...مثل بابا م شده!!!

بابا پژو:

ول کن توروخدا بوگاتی !تا آدم شدنش چن سال مو نده!

ده:

رهبرم....

بی تو مهربانی می رفت...

مانده ای تا سلوک آل علی (ع) بماند ...

"پاینده باشی"

یازده:

تو فامیل آبانی زیاد داریم ...

دوسشونم داریم ...

انشالله تولدشون مبارک باشه و همیشه زندگی پرو پیمونی داشته باشن ...

هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ معنوی ...