یک:
بوسه ای بر ضریح تو ...یادگار پدر بود ...
امدم با پای پیاده که بگیرم از ضریح تو..
دو:
خنده بر لب ...تو شهیدی و تاریخ گواه است ...
از آن که صدای دو لبت ...جان به لب آورد ...
سه:
در شهر دنبال تو نمی گردم ...نیستی ...
و قطارها چه بی رحمانه از روی ریل می گذرند ...
رفته ای و شاید قربانی من بوده ای ...
وقتی که به جای لبخند ...نا سزا تحویلت می دادم !!!
چهار:
ای سوخته در چشم من ...ای گرگ ...
کو یوسف !
درمان زلیخاها؟!!!
پنج:
چرا به بوی تنت عادت نمی کنند ...یاس ها؟
آن قدر بوی تنت خوش است که در ذهن اشان نیست...
شش:
مزار شش گوشه ات را به جان کشیده ام... نفس...
تا عالم و آدم ...بدانند که من عاشق توام ...
هفت:
بین من و تو فرق بسیار بود و یکی ...
همین که درد شناسی ...دردتو ...نبود و نیست ....
هشت:
trump!جانت بالا بیاید و یک جمله از خودت ...
بگویی و به گفته ی خودهم عمل کنی ...
نه:
فعلا نیستن!
ده:
رهبرم ...
بسوزیم این روزها زدرد مشترک ...
که کاش زمان حسین (ع)بودیم و ...
یازده:
امروز افتخارداشتیم که در کلاس یکی از اساتید کامپیوتر باشیم و کلا بفهمم هیچی بلد نیستم ...
برگرفته های من از دو ساعت کلاس با توجه به شرایطم:
1:
آیا pcیعنی یک عدد کامپیو تر با شماره ی مشخص !؟
2:
آیا کنترل دانش جوی سایت از پشت کامپیوتر شخصی یعنی کلاس داری؟
3:
انگیزه های یک معلم مریض!و دانشجوی پشت کامپیوتر در کلاس چیست؟
4:
ایا اصلا دوران کامپیوتر است ؟یا کامپیوتر فقط یک وسیله ی اداری ست؟
5:
pcمن چند است؟"بلدی"...ابنترانت بین بچه ها به چه دردی می خورد؟
6:
آیا عشق در این موجود کهنه ی متولد همزمان با تلویزیون هست؟
7:
آه گوگل رمزت لورفت!!!8888 ...لیلای لعنتی!!!
8:
قربان وفاتم به وفاتم گذری کن...
تا بوت مگر بشنوم از رخنه ی تابوت !!!
9:
اسم کامپیوتر من با این اوضاع :جوجوست نه پیسی!!!
10:
کلا از همکارانم درمورد فلشم ممنون!
11:
یعنی فقط فرزانگان!
12:
هیچی !با معلومات Ipاینترنت سایت های مهم برگشتیم خونه!نمیرم!!!!