همین که خدا منو روسیاه نکرده بسه...صد هزار شکر...

یک:

بی قرار تو ...می نوشتم و انگار تو می خواندی...

یک روز درخانه تان باز شد ...

هزاران نوشته پشت در با خجالت ...

به بازگشت سوی من ...می نگریستند...

دو:

ارواح توی شب غلت می خوردند و باغ حرف می زد ...

آمدم تالب چشمه ولی ...تورا قبلا ارواح نوشیده بودند ...

سه:

مرا دوست نداشته بودی و اللهی شکر!

برای خرشدن من ...خدای مهلت داد!!!

چهار:

لب گورم..با بسته ی خون دکتر جنابیان!

می گیرم جان و برمی گردم ...تا دوباره زندگی کنم!!!

پنج:

رقم خورد دستان من سانتی دومیلیارد!

ازبس نوشته بودم و سال ها مرا نمی خواندند!!!

شش:

مزار شش گوشه ات با نوحه های ترک ...

اه از زنجان من!که عشق حسین (ع) اش معروف است ...

هفت:

یه عده منوشرمنده می کنن ..با این حالم جایی نمی رم خیالتون راحت!!!

نمی خوام تو امریکا و ترکیه بمیرم!فردا می گن لیلا مال ماست ...اونوقت این همه ملت باید ثابت کنن که من ایرانی ام!!!

بی خیال بابا!

هشت:

به علت خستگی نصفش رفت!!!