شیشه درون مرا هیچ کس توان شکستن ندارد!...چون جنس سنگ تو خراب است!

ساخت وبلاگ
یک:
در می زنی ومرا پای آمدن تا دم در نیست ...
فروختم پای چوبی ام را ...امسال زمستان سخت بود !
دو:
بیدارشدی از خواب ...وقتی درخواب تو من مردم ...
گشتی وروی تخت خواب جای من خالی بود ...
وبیست سال بود ...
من چطور...؟!!!
سه:
بی حال روی دست درخت افتاده بود نارنج...
ودست هیچ مردی به آخرین شاخه ی درخت نمی رسید ...سال ها بود.....

چهار:
گونه ات را چال کردم توی چشمم حفره بود!
مادرم امد بپرسد حال من دیدم که درچاهم!
پنج:
وق می زد چشم هایت توروی من!
که پول هایت را نمی دهم!
من عشق پول ...داشششتم!
قبل از بوئیدن موی تو!
شش:
مزار شش گوشه ات را سلام که می دهم ...
سبک می روم تا مدینه و با عشق زهرا (س)برمی گردم!

هفت:
کشتی تن منرا به قصاص تن خود!
گفتم که دوعیب رفته از دفتر دنیا:عشق ام!
هشت:
ترومپ!کچلی بددردی ست مگر که به زورهم بکنند!
این مردم دنیا!که به موی تو حسودند...چه کنند...
نه:
مامان بنز:
معرفی می کنم پسر جدیدم وانت پیکان !
باباپژو:
خوشبختم!همسر من سلیقه اش بد نیست!
وانت پیکان :سکوت
باباپژو:
بنزی!این طفلک مادرمرده ی کرولال رو می خای چیکارکنی؟
مامان بنز:
می خوام فقط تو سفره مون شریک کنم!
بابا پزو:
اشکال نداره !پارکینگ تهی رو بهش بده!
مامان بنز:
خودش داره!تو میدون قزوین داره!
باباپژو:
عزیزم!برایه ناهار و شام این بیچاره بااین وضع کرولالی از اونجا بکوبه بیاد اینجا...مادر قحطه؟!
مامان بنز:
خودش بین مامانیی که اونجا بودن منو پسندید ...شرایط ام بهش گفتن...
بابا پژو:
تورو خدانخندون بنزی!خودروکه کرولال نمیشه!مگه آدمه!؟
مامان بنز :این هست!
بابا پزو:
چطور باهاش حرف می زنی؟
مامان بنز:
از طریق برف پاک کن!
بابا پزو:
چی؟

ده:
رهبرم ...
شیرین چون عسل است عشق وطنم ...
وگرنه هیچ تلخی را به این راحتی نمی توان خوردن ...

یازده:
چن سال پیش تخم مرغایی می خریدیم که بوسیله ی امگا 3 غنی شده بودن ...
نگو هرکس تو مغازه عاقل بوده به ما می خندیده!!!
بابا مرغ مرغه!چی می خوری؟امگا3 چی؟امگا3 با ناز البته کجا؟امگا3 چطور؟امگا3
بعد از یه مدتی مه داشتیم غزل خداحافظی رو می خوندیم اونم با این تپلی!یه دونه یعنی یه دونه یه قرونی تو مواد خوراکیمون خرج نکرده بودن!!!شما فک کن ...کلسیم دی نداشتیم!امگا3 نداشتیم!منیزیم نداشتیم!پتاسیم نداشتیم!فلان فلان فلانیم نداشتیم !
بابا این حیونایی که ما می خوریم اقلا غذاهاشونو بریزین روی خاک!که اینا با غذاشون بخورن!والا داریم پولشو می دیم!
اینارو از فضا می ارین؟!!!

دوازده:
دربخش معرفی کتاب شعری می نویسم از قیصر امین پور:
وقتی جهان از ریشه ی جهنم و آدم از عدم ...
وسعی از ریشه ی یاس می اید ...
وقتی یک تفاوت ساده درحرف
کفتاررا به کفتر تبدیل می کند ...باید به بی تفاوتی واژه ها وواژه های بی طرفی
مثل نان ...دل بست...
نان را از هر طرف که بخوانی ...نان است !
دکتر محمود فتوحی و دکتر حبیب الله عباسی
فارسی عمومی
درسنامه دانشگاهی
.................................................................................
سیزده:
قبلا می گفتن سلاح های روسی جورین که طرف رو تدریجی می کشن .سلاح های امریکایی جوری ان که یهو می کشن؟نمی دونم شایدم برعکسش درست باشه!!!
تا اینجا به ماچه مگه ما چه کاره ایم؟واللا
یه وبلاگ سال نود درست کردم تو پرشین بلاگ که امشب رفتم اشکش رو هم ریختم از پن تا وبلاگم که هی کلیدش رو می بستن و مجبورم می کردن برم یکی دیگه درس کنم یکیش سالم بود که اونم یه ماه پیش قفل کردن همین جاروهم یواش یواش دارن دخالت می کنن ولی اینجا باز یه کوچولو قانون داره شما بودین برای چهارسال روزانه نوشتاتون که گاهی برای تعیین عکسشون ساعتها وقت صرف کرده بودین چیکار می کردین ...
دقیقا اونی نیست که چهارسالش بود ...
بابا می خای پیوند کنی بکن بکشی بکش مگه تو این جامعه کسی با کسی تعارف داره؟
صفحاتو عوض کردن جای تلفن پشتیبانیشون خالیه ...ایمیلشون تقلبیه ...پس بگو همه ی این دعواها سر لحاف ملا نصرالدینه ...
من قبلا نوشته هاموجم کردم و به چاپ هم رسوندم ...
دوراز جون دورازجون هرکاربچه گانه ای که می تونید بکنید ...
جالبه جایی که قراره میلیاردها پول ببره و عوض بشه و گرگها از حالا بالا سرش خوابیدن و از نوشته های من و شما جون می گیره الان سر همین نوشته که خوندش براشون سه سوته خوابن ...
دیر وقته کوچولو بخواب...
بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟...
ما را در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9oleeeii3 بازدید : 223 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1396 ساعت: 20:35