و"برند" چشم های خمار تو شاهین بود ! ... مراکه گرفت فهمیدم ... تسلیم!

ساخت وبلاگ
یک:
کوتاهم و بلندم و هم قد شما نمی شوم ...
من سایه ام ...
خورشید مرا ببخش!
دو:
تا سقف دلم پر شده از عشق شما کو؟
دست دلتان تا که کند ... خالی از آن عشق!!!
سه:
لذت خوردن اشک چشم شما ...
نچشیدیم ولی ...
حسرت آن چشمه چرا...........!

چهار:
برده اند انگار مرا سریازی!...
عصر جمعه کنارنود و پنج نفر!...
بازهم تنهائی...
دوری...
غم داری...
نامه ها می نویسم و بعد هم ...
یاد تو ... توی حلقم گره است ...
غروب می شود و می گریم ...
تو کجائی ؟
تو کجائی؟
تو کجائی؟
پنج:
من از درک یوسف ها ... عاجزم !...
درفرارند و بی پیراهن!...
درشهر مشغول ...دلبری کردن!
شش:
مزار شش گوشه ات جگر کباب می کند ...هنوز...
برای قربانیان کربلا ... خون گریه می کنیم ...

هفت:
یعنی کجا چی باید بپوشم؟(جهت؟!!!)
یه دفه یه لباس دست دوزی شده از زابل رو توی مهمونی کریس رونالدو اینا!پوشیدم !آخرش مترجم اومد یقه کرد که این لباسارو از کجا خریدی!گفتم از فلانجا ...بعدا فهمیدم بنده خدا برا خانمش سفارش داده هفتادو سه میلیون تومن!گفتم خوب به من می گفتی می گفتم واسه خودمه ارزو نتر در می اومد!
حالا رفته بودیم مهمونی انجلینا جولی خانم شرکت سواچ یه ساعت طلا براش فرستاده بود ...من و فی فی خوشمون اومد!رفته بودیم فرانسه رفتیم نماینده شرکت بخریم!گفتن خانم مددی!دنبال ساعت سواچ آنجلینا خانم اومدی؟ بهترشم داریم...
اون هدیه تبلیغاتی بود صدو نود میلیون ...(ظاهرا) دو میلیونم نمی ارزید!اصل اصل چهل میلیون براشما یه دونه دویست میلیونیشم ساختیم برا خانم امیر قطر بپوشه!گفتم چی؟اصلا ما معلمای ایرانی چهل میلیونی بپوشیم؟
قهر کردم اومدم تهران!...الان سه ماهه می گن بابا تو بپوشی برند میشه بیا یه دونه لنگه ی آنجلینا جولی مجانی بهت میدیم میگم نه!!!
مگه من تو این مملکت چیکاره شدم؟!اصلا و ابدا!!!
حالا الان دارن به زور یه ماشین بنز بهم می دن!می گم واللا بللا من گواهی نامه دارم مال هیفده سال پیشم هست ولی تو تهران رانندگی نمی کنم!اینو بدینش به یکی دیگه!مگه قبول می کنن!می گن تو واسه شرکت زحمت کشیدی!اینو بگیر!واقعا که نیس شبیه ماشین جیمز بانده!می گم بابا نه!اه چقدر اصرار می کنین !
هیچی دیگه می ترسم یه ملت دنبالم باشن!
اصلا ولش کن می خام چیکار ...شاید فردا مالیاتم بخان!من که شانس ندارم!!!
مگه چقد حقوق دارم دو میلیون و نیم!
برم برم ناهار کوکو سیب زمینیمو بپزم!
پس فردا مهمونی خانم " سلن دیون " دعوتیم!!!
لباسامو اماده کنم باید چشم درارم!!!
هشت:
ترومپ!
لالایی اگر بلدی ...
چرا برای یو اس نمی خوانی ؟!!!
نه:
مامان بنز:
پراید جان! دارم می رم تا امامزاده صالح ناها لوبیا پلو پختم گذاشتم دم ... ده دقیقه دیگه خاموشش کن!حواست باشه ته نگیره!
پراید:
مامان امروز ظهر قول داده بودم با بچه ها بریم شهر بازی!یه چیزی ائنجا می خوردن...
مامان بنز:
نه بابا!معده شون درد می گیره حالشون بد میشه ...ولشون کن!
بوگاتی:
قابلمه رو هم می بریم!
بابا بیوک:
پس ناهار منو جدا کنین!خاور کوفته خودشو گرم می کنه!
بابا پژو:
منم باها تون می آم!
مامان بنز:
من تاغروب نمی آم نگران نشید!
بابا پژو:
تو انقد خوبی که واسه خاطر شام من برمی گردی نه؟
مامان بنز:
آره!خودروی فرانسوی!شام ژیگو می خوای؟!!!

ده:
رهبرم ...
دعای عشق اگر دنبالمان باشد ...
تمام درهای بسته باز می شوند و ما ...
عبور می کنیم ...
از همه تاریکی ها ...


یازده:
غرور بدترین چیزه روی زمینه...
غرور ملی بد نیست ولی ...
غرور شخصی خیلی بده...
حواسمون باشه که جوگیر نشیم و از حد مون خارج نشیم...
(دل نوشت)
دوازده:
بابا طلا بگیرای ایرانی ... بابا قهرمانای واقعی ... کشتی گیرا و رزمی کارای خانم و اقا ...
مدال بگیرا...
قربونتون ... دمتون گرم ...پاینده باشین ...قدرتونو می دونیم ...


بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟...
ما را در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9oleeeii3 بازدید : 611 تاريخ : جمعه 23 شهريور 1397 ساعت: 18:01