استکان شکسته!

ساخت وبلاگ

یک :
تبارک الله که عشق باریده از آسمانمان ...
به کدام نام خدا بشوئیم صورت ...که باطن عشق زیباتراست !...
دو:
وجدان نداری ای رقیب ...که به تیره روزی شهره ام ...
ولی چه باک ...اگربمیرم هم ...دگران می دانند که عاشق تراز بوده ام ...
سه :
بین دریاها رقابت بود ...تا ابرشوند بروند تاآسمان ...
بین ابرها رقابت بود ...چطور صورت خورشید بپوشند و بارانی شوند ...
چهار:
به نیت حسین (ع)و ابوالفضل (ع)ازخانه خارج شدیم ...
یکباره دیدیم درراه کربلائیم و اربعین فرداست ....
پنج:
تو برای من خنده ای ...بوی بهار زندگی ...
انتظارت را می کشم روی چشم ها ...خدا می داند مرا یا مهدی (ع)...
شش:
می خواستی به تنبیه من خودت را بکشی ...
چه تنبیه بدی ...می گفتی بمیرم تو بمانی ...که بدترین این بود...




هفت :
لباس تیره ی من ...درتن رقیب روشن است ؟!!
گاهی عوض بکنی زندگیت را ...روشنی تمیزشدن نیست !!!
هشت :
سرپل تجریش...بستنی نمی خوریم ...
با بچه ها سرنازی اباد قرارداریم ...با اکبرمشدی!!!
نه:
آقای بنز درجلسه :
مابا حضورمان درکشورهای جهان سوم ...نشان دهندهی صنعت پیشرو دراین کشورهائیم ...
و باعث می شویم خطوط قرمز بین طبقاتی بین کشورها نه درکشورها ازبین برود ...
قیمت جهانی تمام شده ی ما با قیمت اصلی درکشورهای عرضه شده فرق می کند وازنظر سربلندی می توانیم خودرا به عنوان یک کشورصنعتی به دنیای جهان سوم نشان بدهیم ...
آقای پراید با لهجه ی اصفهانی :
این چی میگه ؟!ما تازه جیان صفرقدیم رو اززندگی میلیاردرهای شهرمون آ...بیرون انداختیم !
فداکاری کردیم اومدیم وسط نکنه یه وقت بلا ملایی سر جامعه بیاد ؟!!!
خانم پزو با لهجه ی فرانسوی :
ناقاحت نباشید ...به این ها می گند صحبت جلسه ای !!!ماکه دهنمون ققصه !!!نه بچه ها؟!!!
همگی به جزبنز :
بله!بله!



ده:
دل مان می خواهد گاهی فرهنگ های غلط را ازجامعه پاک کنیم و نمی شود ...چون خودمان را جزآن فرهنگ غلط نمی دانیم و دیگران را مقصر می شناسیم و آن ها هستند که باید خودشان را تغییر دهند ...
سال ها پیش درنزدیکی چهارراه ولی عصر با ارامی درحال حرکت به سوی بالا بودیم که یک شاسی بلند مشکی مقابلمان پیچید و باذکر یک ناسزای نگفتنی به راننده چنان به حریم تئاتر شهر وارد شد که ما فکرکردیم چه خبراست ...سرمان را که کمی ان سوتر چرخاندیم ...آقای بازیگر مشهور پشت رل نشسته بود و هنوز دندان هایش را می جوید ...
گویا زمان رسیدهن به تئاتر دیر شده بود ...
یازده:
به ما چه که مردم فلان کشور ...که را انتخاب می کنند ...
ولی در دنیایی که لاتاری و قماربازی ازحالت ریسک خارج می شود و بخشی از زندگی ست ...
برای بعضی ها همان بهتر که صاحب مشهورترین کازینوی نیویورک وشاید جهان رئیس شود!!!
دوازده:
کورشوم لال شوم مرده شوم دود شوم ...
بی سر و سامان بشوم ...بازتویی بازتویی...عشق من ای جان تویی...
سیزده :
.............ممنون..."مادرم ممنون خیلی ممنون"





بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟...
ما را در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ دنبال می کنید

برچسب : تعبیر خواب استکان شکسته, نویسنده : 9oleeeii3 بازدید : 234 تاريخ : شنبه 22 آبان 1395 ساعت: 17:16