خنده دارترین طنز برای من گریه دار ... لبخند تو جهت دل داری بود!

ساخت وبلاگ

یک:

بریدم گیسوی خودرا از بس که نیستی!

حتی !...

دست خودم نباید می خورد به موهایم!

دو:

تولد باران... به شوری دریا پیوست ...

آنقدر آمدند که ... دنیا فهمید!

سه:

نگرانم نکن از حادثه عشق خودت ...

من نه آن مرد قدیمم !درگذر از حادثه ها!

چهار:

بوی چشمت را تا فهمید ریشه های قلب من!

انگار!

درمیان شمع ها می سوخت ... با وضعیت پروانگی!


پنج:

یوسف هنوز درچاه بود که زلیخا دنبال عشق می گشت ...

پیدا شد و انگارش ....

دنیا عشق عشق ...یوسف بود!

شش:

مزار شش گوشه ات را دوست دارم یا حسین(ع)...

دلم گرفت بیایم یا برای عشق عشق ....


هفت:

قسمت اول : ادای عاشقی!!!

واختلاف هست بین آدم ها در " ادای عشق" که اگر بگویمت می خندی که سال هاست که به من نیز خنده واجب می شود:!

...

دوست داشتند عده ای در نوجوانی ما که شب ها بی هدف نامه بنویسند و می نوشتند تا فردا انشاالله فرد مورد نظرشان را پیدا کنند و بیندازند جلوی پایش یا با شجاعت تمام بدهند دستش . این نوع نامه ها عزیزان من بطور کلی مخاطب داشت و جگر سوز ترین نامه های عاشقی بود ...یادم است یکی از دوستان کلاسوری سبز رنگ داشت که روزی پسری نامه ای بدستش داد و باژست مظلوم گوشه ای ایستاد و منتظر عکس العملش بود که ناگهان خانم با استفاده از معلومات کلاس کاراته اش و حس زنانه چنان با کلاسور به سر مورد نظر گفته شده کوبید که صدایش تا ارمنستان!رفت و آن پسر دیگر نشد که غلط بکند ...نامه ای بدست کسی بدهد!" جل الخالق"!

...

می گویند " ای میل" یا پست الکترونیکی کارهارا راحت تر کرد و عاشقان بی منظور ! شب ها می نشستند و باز نامه پشت نامه بی هدف نوشته و کپی پیست به این و آن می کردند که در عاشقی حالتی هست به نام " دست اندازی" که دختران نوجوان می خواستند دست بیندازند و بخندند....دیگر طوری شد که رنگ مو برای آقایان و خانم ها پیدا نمی شد و اساسا اگر از من بپرسند تحولی بود " ای میل" که می دانم بعدش چت هم بود!که نمی گویم همین دست عاشقی چقدر در اقتصاد تاثیر داشت و خدای نکشد آن دسته را که رنگ مورا گران می کنند و همین طور زیبائی را هی کلاسش را می برند بالا که " ادای عشق " همان بهتر که گران تمام بشود که بسوزیم و آخرش بسازیم...که این ادای عشق درقسمت اول نباید چنین تمام بسود ...ولی بگویم که ...:

توهم ای نازنین!تصور نکن که ماهم چنین طفل معصوم مانده ایم!کما اینکه آنقدر " ادای عشق" دیده ایم که نگو ...بطور مثال خوردن الکی غصه!بااین عنوان غصه می خورم تورا میبینم که پیر شدی!که اصلا هم دیگر گول نمی خوریم که : جوان هم مانده ایم و کسی هم مامور نشده تا مارا پیرتر یا جوانتر بکند که خودمان بادست خودمان قبرش را دردل مان می کنیم!

آنقدر جوانیم که بایک حبه قند قندمان بالا برود و بایک عدد کرانچی فشارمانبالا و بدانیم که " ادای عشق و بی عشقی" با دلمان چه خواهد کرد ...

حالیا نوشتیم که بدانی!!!



هشتک:

ترومپ!

از قرار عشق مان درتاریخ حل خواهد شد...

تو می سوزی و ما ... بی تفاوت می گذریم!


نه:

پراید:

الا کلنگ و تیشه دروغ بگو همیشه ... تپلی ریزه میزه ...عزیز بمون همیشه!

مامان بنز:

جلوی بچه ها از این شعرا نخوون!فک می کنن دروغ بگن عزیز می شن!

ننه خاور:

شماها می تونین به من دروغ بگین؟!از حالت چشماتون می فهمم!

بابا پژو:

ما خودروها!سپرامون دراز میشه وقتی دروغ می گیم!درست عین پینو کیو... نمی تونیم!

بوگاتی:

راستی پراید!مدرسه بچه ها رفتی ؟ باید کمک های مردمی رو پرداخت می کردی؟

پراید( ناگهان حالت عجیبی به چهره می گیرد و بلا فاصله سپرش دراز می شود!)!

مامان بنز:

نمی خواد دروغ بگی!همه مون فهمیدیم کمک های مردمی رو ندادی!

بابا پژو:

ببین پراید معذرت می خوام!من نمی دونستم افسانه ها واقعیت دارن!



ده:

رهبرم ...

عشق والا ترین هدیه ی خداست ...

اگر لیاقتمان هست ... عاشقیم ...


یازده:

چقد حرف در می آرن پشت سر آدم!خدا میدونه!که ای خانم !این پیامک ها چیه که دلت خواسته برای دولت بنویسیکه نوشتی!حقوق هارو یه هفته دیرتر دادن !می خوام بگم بله!نوشتم!دیر و زود داشت ولی سوخت و سوز نداشت!که " ادای عاشقی" همین!که شما بلد نیستید!

درضمن یه پیامک هم برای مجلس دارم:

مجلس عزیز ممنون!عشق و عاشقی همین که شما فهمیدید برای بعضی از ما 400 هزار تومان خیلی است!که کمک کردید و گرفتیم!انشالله تا باشد همین روزها که شما بدانید و ماهم! " من الله توفیق"

دوازده:

عرض کنم خدمتتان که دوستتان دارم که می نویسم و دارم زندگی می کنم با عشقتان ... درود ...









بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟...
ما را در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9oleeeii3 بازدید : 226 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 22:03