امتحانم کردی به مردن یوسف! ... دیدی که من بلدبودم! ندیدن غم دوران ها!!!

ساخت وبلاگ

یک:

فراموشم!درهزار توی واژه های تو ... " مثلا عشق"!

یم اسم خاصم ... که میان اسامی عام... " انتظار می کشم"!

دو:

بوس غایب شد و " لیلی" در انتقام!

از خود کتاب در آورد و نوشت :" جریمه هام"!

البته مدرس منکر این اننقام شد!...

ولی مجنون ( که دیوانه ی لیلی نبود) گفت: " وای اندیشه هام"!

سه:

می آیم کناردر...

آنجا که از دور ببینمت که ... درد می کشی؟

از مصرف داروها ... خواب ؛ خواب؛ خواب!

غلیظ می بینم دوستت دارم ...

که نمی روم ... بخوابم ... بنشیتم ... یا بخورم ...

هردو می میریم ...از سوظن!!!

که آیا همدیگررا دوست داشته ایم؟!

 

 

چهار:

یوسف! شاید نوشیده باشمت از قطره های چاه ...

شاید شفای قلب بی عشق من ... تو ... بوده باشی...!

پنج:

سمت خدا همیشه قفل هست!

کلید رحمت خدا ... همیشه گم هست!

اما...

در جستجوی مردانه ی خدا ... نمی شود...

که شاه کلید " روابط دنیا" ... پیدا نکنی!...

شش:

مزار شش گوشه ات را بیایند بشویند ... بررند از چشمان من!

در زیارت هرروزه ام " حسین(ع)" من با رقیه(س) می آیم!

 

 

هفت:

یک/

من فکر می کنم که این روزها فعالیت خواستگارنماها کم شده!یعنی آن عده که به شغا شریف " خواستگاریم" اشتغال دارند و یک پسر خوشگل می آورند ...میوه و شیرینی می خورند و می روند که حالا... جواب بدهند ... که آیا می پسندند یا خیر!این روزها کاسبی ایشان کساد شده! و مجبورند یک چند وقتی پول خرج کنند و خودشان و یتامینc مصرفی خودشان را از میوه فروشی ابتیاع نمایند!

دو/

ممنون! یکی از دوستان قدیم نگران حال ما ... از فرنگ نوشته است:

لیلا جان! یادت می آید چه قد بلند و کمر باریکی داشتی و ما حسادتمان می شد تو از بس خواستگار داشتی؟ امیدوار باش که یکهو دچار استرس نشده و زیر بیماری جدید" اسمشو نبر" نمیری! ما با تو خاطره خوش داریم! که هنوز داریم به پسرهای قدیم می خندیم!" نمیری یه وقت"!

برداشته ایم برایشان نوشته ایم :آه! که دست ما کوتاه و خرما برنخیل!

آن جا درغربت که مرض نیست ! هرچه مرض هست اینجاست! داریم فداکاری می کنیم و لیلی بازی در می آوریم تا باشد داستان عشقی ما !

هنوز همین طور راه می رویم ... اگ ببینیم کسی نیت بد دارد همان بوی بد " لیلا" متصاعد کرده و فراریشان می دهیم! فکر کردید چی؟ مردیم هم مردیم! " جهنم"! بگذار ان دنیائی ها هم بفهمند ما" کی هستیم" مگر پسرهای قدیم نمی میرند که ما چه کم داریم!!!

سه/

برداشته اند نوشته اند اینور و آنور از بیماری های قدیم در ایران!

یکیش انگار وبا بوده ... یکیش طاعون و اینها ... خوب عزیزان می گذارید این جور وقتها بگوئید که مثلا چه بشود؟ ما دخترهای قدیم که پایمان مثلا لب گور است را بترسانید؟

یا مثلا پسرها نمی میرند؟ درایران اسلامی همیشه بیمارستان بوده... درپایتخت آل بویه بغداد ... طوری که اروپائیان باورشان هم نمی شده!درایران دانشکده پزشکی جندی شاپور بوده ... لابد منه برای ویترین!

مثلا خوب وقتی مرض هست نباید چاره شود نه آنور خاکبرسری دارد نه اینور افتخار!... وظیفه حکومتی ایجاب می کرده و عقلشان می رسیده " دخترها و پسرها را نگه دارند"!به ما چه از ملت های دیگر...

الان بعد هزار سال ما چه بلدیم!یک رقم بوس!خوب جانم نبوس! یک رقم قلیان!خوب عزیزم شخصی بکش!یک رقم بازار!خوب نرو!یک رقم بغل! خوب نکن!الحمدالله هرچه هم هست از نفش است و ربطی به عملکرد جاهای دیگر انسان ندارد ... همه هم که دستهایشان را می شورند!آآآآآآه....آآآآه!

چهار/

آه ای توهم نازنین!

چرا گرفتی؟چرا به من نمی گوئی گرفتی؟ اه اصلا گرفتی؟ خوب....

داشتم فکر می کردم به خاطراتمان به آن دورانی که من ... مردم!

همیشه دکترم استاد والای شهید بهشتی می گوید: لیلا جان!چطور زنده شدی؟انگار نهیب ایشان می خواهد مرا به قدردانی از عشق وادارد...

مگر تولد و مرگ انسان دست خودش است؟

فقط می دانم و گفته اند به من که می گویم: دعا و خدا ...

که نازنین اگر تو نبودی ...هیچ کدام به گوش خدا ... می رسید؟

قربانت ...

که یک دفعه عبورم دادی از مرز...از آن جائی که به تصورم دیگر نه عشق بود نه خدا و نه دعا!

ولی بود ... بود که می گویم ... بود که عشق هست و هست و هست که ویروس هوشمند هم! عقلش نمی رسد آن جائی که خدا عاشق تو باشد و دستش را بگذارد وسط و بگوید: مرده! زنده شو! بی تربیت! زنده شو!" حی لا یموت! "!!!!

لیلی!

هشت:

ترومپ!

ای کلک ای کلک ای کلک و ای کلک!

دیگر فایده ندارد...." زیبائی" ... بیا تا قدر دنیارابدانیم...

 

 

نه:

مامان بنز:

دیدی چی شد؟ مامان سمیر گرکان تو آلمان " کرونا" گرفت ....

پراید:

خوب به ماچه؟خدارو شکر من نرفتم آلمان تو بگی از تو گرفت!

مامان بنز:

خوب اگه بمیره چی؟من نباید آلمان برم؟

پراید:

مثلا کی ماست؟از همین جا دسته گل بفرست دیگه!

بابا پژو:

عزیزم!منم ببر! می خوام چهره ی جدیدمو همه ببین!شاید یک کار تو سریالای آلمان گرفتم!

پراید:

بابا به خدا وقتی دیدم لب تو پروتز کردی دیوانه شدم! اصلا به فکر خانواده بزرگ پژو هستی؟

بوگاتی:

پراید این چیزا تو ایتالیا عادیه! تو ایران به همه چی هم گیر می دن! اتفاقا پیرا باید عمل جراحی کنن تا علاوه بر افزایش اعتماد به نفس ... مقبولترم به نظر بیان!

 ننه خاور:

خوب چرا بابا دون کارلئونه ی خودتون عمل نمی کنه؟

مامان بنز:

ببین پراید قهوه خونه نریا! من حوصله ندارم!

پراید:

نه ! برای چی؟ با لامبورگینی و پورشه می شینیم رو تخت تو حیاط می کشیم!

بوگاتی:

چی؟ای وای بچه ها!

لامبورگینی و پورشه:

بابا مامان! ما توقلیونمون چیز بدبد نمی ریزیم بابا میریزه!

بابابیوک:

آره من مواظبشونم!

ننه خاور:

 آی خاک!

 

ده:

رهبرم ...

با عشق علی(ع)اگر بمیریم وفاست ...

آن نام علی(ع) هم که بیاید ... شفاست ...

 

 

یازده:

گاهی اوقات خیلیا در بعضی مواقع حساس زندگی ما ... اعتقادات مارو قلقلک می دن ...

می خوان از اونجائی که هستیم از اون لبه ی ایمان ... مارو هل بدن به بی ایمانی ! فکر می کنید مثلا چطور؟

خودم رو براتون مثال می زنم: وا لیلا جون!اومده بودی اینور الان حداقل سالانه 96 هزار دلار دریافتی داشتی... وا لیلا جون این انتخابت چی بود مثلا؟ ما فکر می کردیم تو الان باید تو زعفرانیه باشی حداقل!... وا لیلا جون تو که نماز و قر آنت به راه بود چرا این همه مریض شدی... وا لیلا جون! تو که این همه سال داری کار میکنی نکن! مثلا چی داری؟ وا لیلا جون این حقت بود از زندگی؟

دارم براثر تجربه می بینم همین سئوالات چه کسانی رو به جدائی چه کسانی رو در غربت به فنا... چه کسانی رو بی خانه و کاشانه و چه کسانی رو به بی ایمانی و ترک خدا که نکشونده!

دوستان در زمانه ی ما که شعبده بازان فیزیک گرا از دیوار عبور می کنند فضای مجازی و غیر مجازی رو مقابل چشم ما یکی می کنند و در جمع عصارو به مار تبدیل می کنن ... خیالات نکنید: "  دارند اعتقادات مارو به هم می ریزند"

نه اینکه فصل امتحانات الانه!که همیشه هست... ولی برای گمراهی ما دام ها همیشه پهنه!

گروهی هستند که مارو واداربه تفکر می کنن ... مواظب باشیم که از فکر مریض لطمه نخوریم...

مرگ هم یک پدیده علمیه ! برای یک پزشک dcشدن یعنی مردن مریض که دیدم گروهی شون چنان از کنارش می گذرن که انگار یه قورباغه مرده ...

این احساسات و اعتقادات ماست که مارو از سایر موجودات جدا میکنه ... باید بدونیم که از داشته هامون چی می بریم؟ گاهی حتی از این دنیا برای ما جز لذت می مونه؟

کوفت کنندگانی هستند که لذت های ما مادی و معنوی و جسمانی و عرفانی رو می خواهند به فنا بدن... حواسمون رو جمع کنیم ...لذت هائی که خدا به ما اعطا کرده می خوان پرده ی غفلت مارو روش بکشن تا شکر نکنیم ...

قبل از به هم ریختگی و از هم پاشیدگی شخصیت مون ... حواسمون باشه...

 

دوازده:

نشسته بودیم توفضا یهو دیدیم ... فرمانده فضا پیما اومد تو ...

گفت بچه ها اگر بگم یک روح اومده اینجا باور می کنید! ما گفتیم : نه! بعد یهو دیدیم ... با اون دستگاه های لیزر هست باهاش چه می دونم تو کنسرتا خواننده های مرده رو زنده می کنن آورده بعد میگه: تقدیم می کنم!

حالا مثلا فکر می کنید روح کی بود؟... مظفر الدین شاه قاجار!بنده ی خدا با لهجه ی خودمون آذری!

گفتیم : بابا نکن! دیدیم پیامک اومد اززمین بهجت خانم جون! : ساکت! ماداریم گوش می کینم! ببینیم مظفرالدین شاه قاجار چی میگه! شما علوم سیاسی خوندین سراز فضا دراوردین بعد ما که فیزیک خوندیم سر از زمین! ... بی تربیتا ... بذارید گوش کنیم!

هیچی دیگه!

 

سیزده:

خندیدن و خندان ما دلیل بر این نیست که حواسمون نباشه که گروهی از عزیزانمون درحوادث مختلف مثل همین بیماری کرونا از دست رفتن ... خدا در این روزها ی بهاری ماه رجب جایگاهشون رو در بهشت قرار بده ... و برای بیماران عزیز ی که درگیر هستن در هرجای این دنیا دعا می کنیم که بهبود حاصل بشه ... کادر پزشکی در امتحانی سخت باید تحملشون رو نشون بدن اونجائی که بیماران در هذیان تب و بی تابی ممکنه آزرده خاطرشون کنن ... انشالله خدا کمک کنه و مشکلات حل بشه ...

.چهارده:

توجه:

فکر می کنم ... در ترجمه انگلیسی زبان اینجا در گوگل مشکلی پیش آمده که برخی نوشته ها خلاف قبل با معانی کاملا متفاوت دیده شده

دوستان گفتند که " واژه بی شمس در گوگل که تا الان bi shams"  بوده جدیدا در ترجمه انگلیسی     " sham eless" بی شرم و بی حیا و ننگ آور آورده شده ... بهرحال اینجا با احترام به نوع دوستی مولانا وشمس به خصوص در ادبیات و پرزدن مگس وار اینجانب در ادبیات " اجتماعی و نوع ادبی" ایجاد شده و توهین به منزله نادیده گرفتن همین اسم شمس می باشد ...

با این توضیح من قادر به تغییر فکر گوگل نیستم ولی در حد خودم بیان کردم ... ممنون

درضمن باید بگم هیچ سیاستمداری نیست که متوجه ادبیات سیاسی از ادبیات اجتماعی و خود ادبیات نباشه

 

بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟...
ما را در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9oleeeii3 بازدید : 261 تاريخ : شنبه 24 اسفند 1398 ساعت: 13:12