ذهنیت خرچنگی... پراید و سفر برای انتشار کرونا!

ساخت وبلاگ

یک:

وقت روئیدنم ... سرما زد ... تنم قبل بهار لرزید!

خندید ... هنوز زمستان نرفته بود گفت: اولین تجربه ات !.... روئیدنی!

دو:

روحم در اسانسور میان کلیدها ... یک را زد!

ارواح دیگر کشتند مرا ... سرکلید صد!

سه:

قربانی ام اسماعیل! جای تو اگر مردی!

ایستاده نگاهم کن!............" بابای تو ابراهیم"

 

 

چهارم:

خندیدیم از شوخی های علم ... توی سینما!

از فیزیک معکوس ... هواپیما!

از رشد " بن سای " توی گلدان!

از ترکیب " کلون و...گوجه"!

حالا بمیریم ... مگر چه می شود؟

اگر تا این حد جوک بلدیم؟!!!

پنج:

رقصیدند فرشتگان و ... اسمان خاموش!

خشم آمد از شادی دنیا ... که سرایت ! غم کو؟

شش:

مزار شش گوشه ات یا حسین(ع) در رجب...

عید ولایت علی است و علی است و علی است و علی(ع)...............

 

 

هفت:

یک/

چند سال پیش ما از حیوانات می ترسیدیم ... از بس که شهری بودیم!

یکروز دیدیم همسایه مان دارد با یک هاپوی خوشگل می رود بیرون !نعوذ بالله خجالتمان امد بگوئیم اولش که آمده بودید همان دم در قبله را می پرسیدید چطور با هاپو؟ یکهو دیدیم " اقای شخصیت خان!" ( نام هاپو) گفتندکه سلام بانو! شاخ در اوردیم گفتیم یا للعجب!نکند مثل آن کارتون روی گردن مردنش دستگاه مستگاه باشد که حرف بزند ... دیدیم نه!مودب سرش را انداخت پائین رفت آنور!

گفتیم : بابا " شخصیت خان" انجور که ما فکر می کردیم نبود!لابد این هاپو با این همه شخصیت دستشوئی و توالت خودش را هم داشت....

" در اعتقادات خودمان تجدید نظر کردیم "!!!!

دو:

درست کنار خیابان ولی عصر سال ها بود می دویدیم تو نگو بابا یمان هم دراین خیال شناسنامه امان را از همانجا گرفته بود... وقتی می رفتیم تو می ترسیدیم موش" خان بالا"( نامی که ما برایش گذاشته بودیم) بدون یا االه بیاید تو مرتب موقع ورود و خروجج از منزل چشم چشم می کردیم که دنبال ما نیاید تو ...

که خبر رسید بی خیال تهران!چند ده چند صد چه می دانم اینها موش درتهران هستند که اگر بیفتید خوراکشان می شوید!خوش حال شدیم که ناموسا همه گرفتارند!و بالا و پائین ندارد!که نگو ایشان از تهران به رستوران های اطراف تهران کوچ!و الان در لواسان و جاده قدیم چالوس ! حال می کنند و آب و هوای اطراف تهران به مذاقشان سازگار تر است ...

احمد الله!...

سه/

آجیل پارسال را باعیدی یک میلیون تومنی خریده بودیم از " جهنم دره"! که ناگاه گفتیم یک دانه قبل مهمان یواشکی بخوریم که متوجه شدیم کرم های محترم زودتر از ما به سرزمین آمال و آرزوهایشان " یو تو پیا" رسیده و سکنی گزیده اند! فرزندمان گفت: مامان تو بدرد خریدن لوبیای سحر آمیز هم نمی خوری!" جک" تو این قضیه شرافت داشت...

که امسال کرونا جان آمد و همه راحت شدیم ... فقط الان مانده ایم با یک میلیان تومن و دویست چه کنیم جزایر قناری که دی شب سوخت و جزغاله شد ...بدبختی آنجا برنامه داشتیم ... برویم استرالیا دیگر مزه نمی دهد! کوالا بازیمان نمی آید! انگلستان هم دنیس منیس آمده! چین و برادر زاده چینی امان هم که هیچ! آمریکا که لعنت نگو!ترکیه که حال دیدن شهره جان و شهرام جان و سعید جان را نداریم! شمال هم چن وقت پیش رفتیم ...

آهان انشالله می رویم کویر!مثلا کرونا داشته باشیم آن جا چه هست که بگیرد و بمیرد؟!خیلی هم قشنگ است و شب های خاطره انگیزی برای ما داشته و دارد ... بای بای!

چهار/

شایعات گواهی براین می دهد که خواستگاران قدیم من! blushangelsmileyمقابل دیوار خانه امان تن به تن ایستاده اند که ما ... لیلی نیستیم!!!! و شعار نه به مرگ نه به کرونا سر داده اند که اینجا می نویسیم!

می دانم ! می دانم! که سال هاست آن کرونا توی قلب شما بوده نه توی آزمایشگاه های کثافت کشورهای بدبد!ولی بگذارید یک لیلی بمیرد تا مردم دنیا بفهمند که عشق یعنی چی؟

وصیت کرده ایم که پول بیمه عمرمان را بدهند تا توی شهر دف و نی بنوازند و باقالی پلو با گوشت بره خیرات کنند و نوش جانتان" (لطفا اشک نریزید) و اصلا بروید و خیالتان راحت!!!

اصلا چه می دانم اگر شما بمیرید من دیگر کجا بنویسم از قدیم خواستگاردارم!

اصلا چطور بتوانم سنت لیلی بودن را نگه دارم!

آه چه دوره و زمانه بدی شده! با زخدارا شکر زمستانست که کرونا آمده وای اگر از اسهال می مردیم توی تابستان... از وبا... و شاید طاعون... می گفتند بدبخت ها برگشته اند صد هزار سال پیش... باز همین ویروس کرونا درمردن سرفرازمان کرد ... ویروس 2020 بهتر است ... برویم خدارا شکر کنیم ...

end لیلی ها... لیلی!

 

 

هشت:

ترومپ!

در افغانستان دوشنبه به چهارشنبه گفت: سه شنبه نمی آید؟

درایران لیلی به لیلی گفت: وای ترامپ؟!

 

نه:

پراید:

مامان!دیگه نه من نه تو!

پاشو دیگه ! زنگ بزن به سمیر گرکان بگو داریم می آئیم آلمان!

مامان بنز:

چی شده داری می ری آلمان؟ پاشو برو دبی خونتون!می خوای آبرو ی منو تو آلمان ببری ؟ بگن از ایران کرونا آورده؟

پراید:

مامان؟ من دیگه تو ایران چه کاره ام؟ وقتی کرونا خان هست؟تا دیروز آمار مرگ و میر مال من بوده ...حالا این ویروس یه سانتی ( اونم حد اکثر) جای منو گرفته! دیگه آبرو دارم؟!

بابا پژو:

برو دبی!حالا حتما باید کشور قشنگ و صنعتی و جالب ...درگیر کنی؟دلت برای ملت دوبی میسوزه؟

ننه خاور:

بگیر بشین! پارسال بچه هات شیپیش گرفته بودن رفتی ایتالیا مثلا چی شد؟ نگو اونجا اصلا شیپیش مد بود!هرکی شیپیش نداشت میگفتن سگاشون اصیل نیست!

بوگاتی:

واااااای!بابا پراید بگیر بشین!وقتی اومدی تو زندگی من شیش میلیون تومن مرض داشتی... برای رفع مرضت تا حالا هفتاد میلیون تومن خرج کردیم ... دیگه چی میگی آخه؟

بابا پژو:

اللهی شکر!دیگه نگید بابائی رفته پونصد میلیون خرج زیبائی کرده کی دیگه میتونه واسه خوشگلی خرج کنه؟ همین که کرونا نگیرید!!! " جهنم همه تون زشت"!!!

بابا بیوک:

پاشید! من تب دارم!

ننه خاور:

بگیرید بشینید ... بقول همین بیوک! ما خودرو ائیم!

 

 

ده:

رهبرم ...

 در التهاب زمان ... عشق علی (ع) مانده است و بس...

 در انتظار مهدی صاحب زمان(عج) .... علی (ع) می خواهیم ...

یازده:

چن سال پیش در تصور بیماری های واگیر وسواس گرفتم و مجبور به درمان خود شدم ... خوش بختانه سریع متوجه شدم که درگیری ذهنی دلیل بدیست و با " ذکر حق" مشکل خودم را حل کردم ...

خوب می دانم که پدیده های پیچیده علمی طوری نیست که بتوان " علم " را در آن ها نادیده گرفت ولی به گفته عزیزی علم خدا با ایمانی که ما داریم ... البته بالاتر است ...

....

 مقابل نانوائی ها پایه هائی آهنی به شکل میز قرار دارد که شب ها و روزها با زنجیر بسته شده تا به سرقت نروند ... خدا می داند شب ها موجودات موذی جهت خرده های نان آن اطراف چه می کنند ... بهتر است تدابیری اندیشیده شود و اینگونه وسایل تمیز شوند ...

...

 خانم و آقائی بسیار مند بالا ! در تجریش داشتند زباله هایشان را می ریختند روی زمین تذکر دادیم گفتند با رئیس جمهور لجیم ... بابا لجی که لجی ! داری یک منطقه را بدبخت می کنی که چه شود شما در اصفهان یک عدد دستمال دیدی مرا صدا کن ... خودم دیدم پیرمردی خم شد و جند عدد زباله را برداشت ... بهداشت فردی به این چیزها چه ربطی دارد ... شهردار تهران گناه که نکرده ...

انداختن دستمال های آلوده به سطل های زباله ..واقعا یک عمل فردی و نشانگر حرمت ما به شخصیت خودماست مخصوصا مقابل بچه ها ...

...

یکی دیگر یهداشت سرویس های بهداشتی ست ... گفتنش شاید جالب نباشد ولی سالانه چند هزار نفر به عتبات و خانه خدا مشرف می شوند و رعایت بهداشت دراین اماکن نظیر ندارد.... دریک مورد دیدم که هر 5 ثانیه یکبار زمین و درو دیوار ضد عفونی می شود و این امور همیشگی ست و ربطی به ایام شلوغ و غیر شلوغ ندارد ...

...

گذشت آن زمانی که شهرها و خیابان ها خاکی بود و آب دهان و بینی جذب زمین می شد ... در این صورت 24 ساعت طول می کشد تا آب دهان وبینی از روی زمین آسفالت جذب شود ... حواسمان باشد که همین ها آنفولانزا و کرونارا پخش کرده و بدبختمان می کند ...

....

ذهنیت خرچنگی:

خرچنگ های بی تربیت درون گودالی که هستند پای همدیگر را می گیرند تا از گودال خارج نشوند ...بدبختانه آنقدر حسودند که مانع رشد همند... در این ذهنیت افراد بیمارهم بدترند می گویند چون من مریضم خوب چرا دیگران مریض نشوند ... یادتان باشد که خرچنگ ها پای هم را می خورند تا رشد نکنند ... خاکبر سر حیوانشان کنند!

...

درنهایت بزرگی می گفت که تب و بیماری در عراق شایع می شود و مردم کربلا به دستور بزرگان شروع به خواندن زیارت  عاشورا می کنند بنابراین گرفتار بیماری و عارضه تب نمی شوند دیگران می پرسند چه کردی راستش را می گویند ... از ایشان پرسیدم چطور خواندن دعا تاثیر بخش است بخصوص زیارت عاشورا ایشان فرمودند: علم ورای علم است و علم خداوند بالاتر است و توکل تاثیر دارد ...

 

دوازده:

نشسته بودیم توفضا یهو دیدیم ...آوردن ماسک دارن بین مردم پخش می کنن ... گفتیم بابا این ویروس میروس ها مال زمینه ...گفتن جهت هم دردی با مردم زمین!

یهو دیدیم پیام از بهجت خانم جون رسید: نزنین!! مال ما خوب شد!

خوب عزیزان!خبر رسانی کنید...طرف گرفت خوب شد...تازه می خواهید با هاشون هم دردی کنید ...ما که اصلا نزدیم!خدارا شکر همه خوب شدن!

جل الخالق از دست این زمینی ها!

سیزده:

حلول ماه رجب مبارک... با دلمون بریم اون دنیای معنوی که خدا خودش می دونه ... اون دنیای گرفتن ضایت از علی(ع9 اون دنیای گرفتن رضایت از فاطمه سلام الله ...

بابا خوب باشیم دیگه مثل همیشه

چهارده:

مما نفهمیدیم تو این چن سال شکایتامونو از مدیر وبلاگا کجا بگیم من یه دفه زنگ زدم مدیریت اینجا جواب دادن ممنون ...ولی دیگه هیچ کدومشون برا وبلاگ نویساشون اهمیت قائل نیستن ما پول پرداخت کردیم برای امارو کپی برداری و حجم خریدیم همه شو ماه هاست قطع کردن یه خط معذرت خواهی ام نکردن .... خواستم بگم من بالشخصه به خاطر گل روی اینجا می بخشم ولی چون اینجا دیگه نمیشه صوت گذاشت یه ترانه برای خواننده های گل هدیه می ذارم...

 

 

 

بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟...
ما را در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9oleeeii3 بازدید : 167 تاريخ : شنبه 24 اسفند 1398 ساعت: 13:12