امیر بی گزند..."عجب سروی ...عجب ماهی"...

ساخت وبلاگ


کوله بارم ...شادی از یاد تو بود ...

خاطرم رفت و به جا ماند ...در گور خودم !!!

دو:

طفلکی باران ...بخارشد و به رود نرسید ...

چه تلخ!دنیا دریا دارد و بعضی ها ...نمی دانند !!!

سه:

بریده بود نفس را ...هوای گرم تو حافظ ...

که قطره بودم و نزدیک تو ...بخارمی شدم ...خورشید!!!

چهار:

تشکر از دست پولدار ...قشنگ ...کلاس بالا و نرم و ناخن دار تو ..."اشتباه نشود ایشان خرس نیستند!!!"

که مرا در حالی که داشتم با دامن تنگ از جوب می پریدم ...محافظت نموده و گرفت!!!

پنج:

خواهشم از تو همین است که ببخشی من را ...

که اگر پاک بمیرم ..."خدای می گوید"دیگر به غیر تو ...چه کسی بود کنارم!!!

شش:

مزار شش گوشه ات تنها حریم شیعه نیست ...

هرجا که معرفت به خدا مطرح است وبس ...احترام تو واجب است ...یا حسین (ع)...

 

 

 

هفت:

چون برده ای بفروش مرا و بازار را بشکن ...

که کمترین قیمت انسان "ظاهرا""یک واحد پول "و بالا ترین آن ...عشق است !!!

هشت:

ترامپ رقصید و رای آورد و رفت کاخ سقید ...

آن جا هزار دوربین داشت و می دیدند که ...رقاص تر کیست !!!

نه:

پراید ریش گذاشت و می خواست قبول شود ...دانشگاه ...

بنز آمد و باریش تیغ زده ...رفت "شریف"و این ها دیگر ملاک نبود !!!

ده:

امشب داستانی را از چین می گویم "بقول دکتر شاهنده"...که بسیار جالب است و این را همیشه به دانش آموزانم گفته ام "دردبیرستان...

زمانی که انقلاب چین می شود ...برای طراحی یک لباس واحد برای زنان و مردان به این نتیجه می رسند که چهار دکمه فلزی برای زنان و سه دکمه فلزی برای مردان بگذارند ...

این لباس تصویب نمی شود و می گویند جمعیت چین یک میلیارد و خورده ای نفر است و تعداددکمه زنان ..و مردان باید یکی باشد ...

نتیجه اینکه درهمان ابتدا و با همان عمل ساده متوجه می شوند که مثلا 500 میلیون دکمه برابر چندین تن فلز می توانند صرفه جویی کنند چون جمعیت چین زیاد است ...در واحدهای اقتصادی ماهم صرفه جویی می شود ولی در بعضی جاها مثل رستوران ها ...کمتر رعایت می شود ..."توجه کنیم "

یازده:

عاشقانه تورا دوست دارمت رضای عزیز(ع)...

که شاه خراسان نبوده ای مگرم میهمان کنی !!!

دوازده:

کلاس جای تو نبود استاد عشق پرور ...

نفس نبود ...چشم نبود ...قلب نبود ...ولی خدای شاهد است ...

که آمدیم و فراوان مجنون تو بودیم !!!

سیزده:

بس که عاشقت نشان می داد چشمانم ...کورشد ...

که عاقبت دیده ی بی ادب ...همین که نبیند !!!

چهارده:

ممنون!

از دوره ی دانشجویی ام هم دیگه 8 سال گذشته  !!! گفتم یه وقت شایعه نشه 

................................................................

شاید مثل 2 سال پیش اتفاقی بیفته  و رمز اینجارم عوض کنن ...اگه این طور شد یه وبلاگ دیگه میبینمتون

 

بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟...
ما را در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9oleeeii3 بازدید : 272 تاريخ : شنبه 30 بهمن 1395 ساعت: 22:13