یک/ گرم روی آینه خوابیده ای انگار درهزار توی رنگ ها عشق دارد؛ خودش را پیدا می کند پروانه ... دیگر شمع درخانه نداریم گرم روی آینه به خواب سوختن ادامه بده ... دو/ می پوشم غرورم را ودرکلاس بین همه می نشینم چه داستان های دروغ ؛ قابل بررسی ست... لیلی و مجنون شیرین و فرهاد مگر درون هرجامعه ای که می رویم و می آئیم ؛ چقدر تغییر است؟ تحقیر توهین عشق , ...ادامه مطلب
یک: دربهشت را ببندند روسای شهر چطور... ادعا کنند که ما ...جای بهتری برای خوابیدن داریم؟!!! دو: کلید بخت من ای یار میان ابروی توست ... برداشته ای که بخت مرا سفید ترا زقبل کنی؟!!! سه: تن به تن می پوشند لباس عشق تو را شهر ...ولی من ... زره پوشیده ام که لباس مرا کس درتن نکند ...غیر جان من!!! چهار: , ...ادامه مطلب