بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟

متن مرتبط با «علی» در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ نوشته شده است

صدای واعلیا واعلیا رسد امشب زهر ویرانه بر گوش

  • یک/درمیان کوچه های شاد بهاری                                         دلم نمی آید ...                                                                     درخانه غم؛ این پاو آن پا می کنم                                                                   نمی روم!                                                   مگر نسیم ؛ یاباران             &nbs, ...ادامه مطلب

  • شهید حسین علیه السلام

  • یک/اندوه       بین غم های من، یک نفس است ... میراث زندگی ام              بین غم و غم  درتلاش ... دو/ بیرونم کردند از شرکت دنیا      باپیراهنی سپید     میان شهری غریب                        اما ، تجربه ام اززندگی آنقدربود  که باارواح...       به هرزبانی در می آمیختم  و کتاب زندگیشان را ، معرفی می کردم! سه/ باور نکردیم             روزی که بامدال طلا ، روی قلب تو ، ایستاده بودم باور نکردیم           اشک اشک ،میان صورت خود، جاری ازتو  باور نکردیم           چنگ می زدمت، میان جمله هاکه عشق را باهم  باور نکردیم            وروی سنگ قبرمن ،همین جمله ابدی ..." باور نکردیم " ۰ چهار/ باران می خورد مرا... که دراین جهان پررو  همین لطافت مثال زدنی هم ، تغییر چهره داد! پنج/  پول درچنگ من، شکست خورده ، رنگ می باخت  از بنفش تا سبز ... چه مهارت بزرگیست، خرج کردن و،سزاوار تحقیر است، پول... که بریزش توی دریا  تا ماهی هاهم ... میان لب هایشان ، سیگارش کنند ! شش/ مزار شش گوشه ات رایاحسین  (ع) محرم است چه کنارت، چه جای دیگری،تلخی تلخ ، عاشورای توست... هفت یک/ آن دوران که خیلی تعطیلات میان مدرسه متداول نبود، تاسوعا و عاشورا می افتاد بین روزهای مدرسه... حس غریبی داشت، که بین مردم باشی  مزه می داد فردا صبح توی مدرسه،بابچه ها دی شب هیئت را بگویی  خوشا که موبایل نبود ،تلفن هم, ...ادامه مطلب

  • سلام بانو فاطمه سلام الله علیه

  • یک درانتظار خلوت با شما بودن ... میان جمع جهان ...به سینه می زنیم ...بانو دو مرگ اگر  بلرزانددست مرد ان را... بانو قسم به پاکی شما...خدانگهدارد... سه اگر بریز و بپاش منزل علی(ع)گفتند! رسول می دانست .., ...ادامه مطلب

  • ای یار سلام ای یار، ای یار خداحافظ...بسیار سلام از مات بسیار خداحافظ ..."عشق علیه السلام"

  • بوسه ات خراب کرد ... انتهای قصه ی من ... قرار بود جداشویم ... بدون احساسی! دو: می بالم که بال های خیال من از مرز عشق تو... گذشت ... جائی رسید که گرمی آغوش تو ... مطرح نبود ...هیچ! سه: اگر دست هایم را, ...ادامه مطلب

  • فداک یا علی (ع)...

  • یک:دیدار تو میسر نشد ولی ...انتظار هست ...که تو به یاد من که بیفتی ..." بگویی:"درانتظار است و من ...نیستم"!دو:بستی تمام درهای " ارتباطی " مرا!گنجشک فرض کن ...که لابه لای پنجره ایستاده است ...سه:خمیده پشت چشم من !زیر بار اشک ...نسوخت دل ضد سوز تو؟" جهنم" بهتر است!!!چهار:کنده ای کفش خودت را که بیائی داخل ...چشم من کور اگر ..." اندام تو " قابل دیدن باشد!!!پنج:, ...ادامه مطلب

  • عشق یعنی لا فتی الا علی...عشق یعنی رهبرم سید علی ...

  • یک:درانتهای غربی قلبم ...غروب کن ...تو می توانی ای شمس ...که حتی کارماه رابه خیر ختم کنی ...دو:سر به زن به ملک قلبم ...ای ماه...درتمام روزهای افتابی ...شب هایم ! تو را می گردد...سه:نابینایم و خط بریل ...تمام شعرهایی ست که لمس می کنم ...تو بگو ...که لمس شعرهایت برای من ...غریبه نیست ... چهار:دردنیای وحشی موهای تو ...سر گردانم ...از ترس ایستادن قلبم ...مدام م, ...ادامه مطلب

  • وفاطمه (س)... عاشق علی نبود(ع) اگر قبل او .... شهید نمی شد!!!

  • یک: می سوزمت ...ای فاطمه (س) امشب ... که ندانستمت ای وای ... تو رفتی و علی (ع ماند .... دو: به مهریه ی خویش دل مرا سیراب می کنی ... نه فدک ...که آب ... ثروت بیکران عشق توست ... سه: حاصل تربیت عشق ...هزار دانشمند  ... حاصل تربیت بی بند وبار ...هزار یزید ... چهار: بیرون قلب من ...جای مزار تو ...کجاست؟ آن جای سوختن ...مثل شمع ...توی توی قلب من ...سال هاست جای توست ... پنج: نخواستی ...نه عمر را و نه ابوبکررا!!!! نه صاحبان ثروت! علی (ع)اگرکه هیچ نداشت ...زره داشت ...شمشیر داشت ... ذوالفقاری که ...بجنگد ... شش: مزار شش گوشه ات حسین(ع)...به اشک آباد شد ... هزار سال پیشتر از فاجعه ی کربلا ...فاطمه (س)برای تو می گریست ... هفت: به هر حال فاطمه (س)بعد از پیامبر(س)...بانوی اول اسلام می شد ...هم چنان که درمورد پنج گفتم ...اگر حتی به درخواست ازدواج مردان قدرت و ثروت ...پاسخ می داد ... درعجبم از سکوت برخی که نمی گویند ایشان از ظاهر شبیه پدر و از سلوک به مادر ثروتمند و قدرتمند خویش شیبه بودند ....چه اگر این طور نبود پشت علی (ع)...تا آخرین لحظه ی زندگی نمی ایستادند و خطرات و مشکلات زندگی با قویترین مرد عالم را نمی پذیرفتند . امشب شب شهادت ایشان است .این عروج ملکوتی را به شیعیان و کلیه ی دوستداران خاندان نبوت تسلیت عرض  می کنم. هشت: واگر دقت کنیم می بینیم بین نزدیکان پیامبر(ص) گفتار و کرداری مرسوم ب, ...ادامه مطلب

  • در حفاظت زامیرم علی خامنه ای ...می شوم میثم تمار به دارم بزنید ...

  • یک: یک کوزه جای من است توی خاک ... برمی گردم جای یک درخت ...از کوزه خاک! دو: وطن ندارد عشق و این بی وطن خوش است ... رفته است گذرنامه گرفته است ...قلب من! سه: غریب بودم . از تو کتک خوردم . بعد عاشقت شدم! ولی ... "ببخش"" یکروز در حواس پرتی خود!تورازدم ...به جرم بی عشقی !!! چهار: ناراحتم از دست تو که مرا نمی شناسی اما ... درغیبت من ... جای خدا قضاوتم می کنی ... پنج: مویت را جویدی و دندانت دگر نبود ... من موی سپید کردم با عادت بدت! شش: مزار شش گوشه ات را می خرم به دو اسم : رقیه و زهرا (سلام الله علیهما)ندارند رقیبی ... ........................................................................ حوصله هفت و هشت و نه رو ندارم !!! ................................................................ ده: رهبرم ... اگر بشود اسمش را گذاشت شانس ولی اقبال است ... زیستن در یک زمان با حضرت عالی تان .... یازده: یعنی امروز دوتا مسئله یقدمی چطور بگم دوتا خاطره یقدیمی بی ربط و با ربط جلو چشن اومد اینم بگم که من اینطوریم!!! یاد م اومد کارگاه تئاتر آقای مرزبان که زمان ما پخش می شد جمعه ها از شبکه دو و آقای علیرضا اوسیوند که حالا خودشون یکی از وزنه های بازیگری هستن ...اون موقع هنرجو بودن .چقدر برای ما جالب بود ! "حالا دنبال سن نویسنده بگردید ...تا ..." دو: بعد یه چی یادم اومد از دومی مهمتر گفتم خدانگه داره, ...ادامه مطلب

  • جایی که معیارپرنده...طعم کباب اوست ...پرواز نقش لعاب است برکاسه های خورش(علیرضا روشن)

  • یک: از رفتن تو مرا ارثی  ست که باید بروم... و سال ها...به من نزدیک می شوند ...به معنی رفتن... دو: چقدرگونه های تو ...سرخ بود و می بوسیدم ... آن گرمی تب دار که با طعم عسل می خوردم ! سه: تو برو و به من فکر نکن و دورشو خیلی خیلی دور ... که من اصلا به تو فکر نکنم دیگر!که اصلا بودی! چهار: روی دوشم سال ها...بارسنگین تنهایی تو ... آمدم دیدم ...چند تا بچه ی قدو نیم قد داری!!! پنج: ویاس ها ... از روی کول هم بالا می رفتند ... تا بویشان به همسایه برسد ... ووای از مهربانی دیوار ... که شانه های اش را به یاس ها بخشیده بود ... شش: مزار شش گوشه ات را به یادگار به عکس ... گرفته ایم که با دل تنگی ...اشک بریزیم  ...یاحسین(ع)... هفت: چقدر صبوری کنم که تو خودت شوی ... میان شهرت و طرفدار..تو ...خودت نیستی! ه,معیارپرندهطعم,خورشعلیرضا ...ادامه مطلب

  • لا فتی الا علی ...لاسیف الا ذوالفقار....

  • یک: دوست داشتم کنار تو بمانم یک شب ... چه می دانستم "کنار تو علی (ع)"تاریخ انقضا ...ندارد ... دو: اگر به دویدن است ...ملت بدوند ... ما انتخاب خوب خدائیم درست ازچشمه!!! سه: تاریخ دست به دست پیمبر نمی دهد ... ما خود فشرده ایم دست خویش را به ولایش... چهار: قلبم نمی تپید ...نجف باز تیره بود ... دیدم غنیمت ست که فریادها کشم:یا علی (ع).... پنج: مهدی(ع)...علی (ع)هنوز قدرت زانوان ماست ... درانتظارتیم و ت,لاسیف,ذوالفقار ...ادامه مطلب

  • جان خوددرره "اولاد علی"می بازیم ...همچو مالک به "عدوان علی" می تازیم

  • یک: درونم را آتشفشان پندارکن ... نه این چهره ی آرام ... که اگر تو نباشی ... اشک هم نمی ریزد! دو: قند لب تو ...دیابتی ام کرد ... الله اکبر از شیرینی لبخند ...که تو نداری ! سه: پیراهن خود پاره نکن یوسف کنعان ... درشهر بزرگ ما ...زلیخایی نیست ! چهار: پوست لبت را هم که می کنی ...حسودم به آن دندان... برای حسودان ....کیفیت موضوع حسادت ...مطرح نیست ... پنج: یا مهدی(ع)سرباز تو بودن لیاقت من نیست ... آن کسی لایق تو است ...که از گزینش تو ...بالای صد گرفت ... شش: مزار شش گوشه ات را خدای به تو فروخت ... جایی که خدای با هیچ کس دیگری با سر معامله نکرد ... هفت: می کشم سهم خودم را از تو ...هنوز زنده ام ,جان,خوددرره,اولاد,علیمی,بازیم,همچو,مالک,عدوان,علی,تازیم ...ادامه مطلب

  • "من گدای علی (ع)ام ...ثروتم شمارندارد "....

  • درون شیشه ی رگ ...خون من چه جاری بود ... خدای بود نمی خواست که امثال تو ..."نگذرید"!!! دو: دره ها و تپه ها ... کوچه ها و بقالی ها ... روستا و شهر ... برای کسی که از خانه قهر است ... هنوز ...کشور مفهوم دارد !!! سه: محال بود که ازچشم تو بگذرم آری ... گذشته ام از بس نگاه می کنی ..."گلزار"!!! چهار: م, ...ادامه مطلب

  • دیدگاه امام علی علیه السلام درباره تمدن ها ...

  • یک:تعبیرخواب برف ...آفتاب بود ...آنقدر سبک پاشد ...که رفت روبروی کوه ایستاد!!!دو:طلا در تاریخ آمریکا وکشورهای غربی مهم است ...هرچند عمر آمریکا به مکتب اقتصادی مر کانتلیستها نمی رسد ولی کلا اسپانیش ها به ذخیره ی طلا اعتقاد داشتند و بعد از آن که قدرتشان دراروپا به تجارتگرانی چون هلند و انگلیس رسید ازهم پاشیدند چون تجارتگران به سرمایه گذاری اعتقاد داشتند و بهمین دلیل جیمز وات یک شبه باچیزی به نام "بخار"انقلاب صنعتی را فراهم دید و دیگرچه وچه تا استعمار ..............کلا همه ی این ها یادم آمد به خاطر جک لندن !و کتاب هایش که خاطره جستجو گران طلا و سگ هایشان بود ...سگ های سورتمه بری که جستجو گران طلا بدون ان ها در سرزمین های شمالی آینده ای نداشتند ...یک سگ هم به نام سپید دندان بینشان بود ...........!!!سه:غم تورا از روزی که خورده ام ...پیرم!به روزه نیست ...قلبم به تیر تو ...خون می خورد ...چهار:بین روزهای شادی ...روزهای غم گم شد ...تو عشق غم بودی ...گشتی دقیق روز تولدم ...پیدایش کردی !!!پنج:مرد چمدان اش را بسته بود و هنوز وقت حرکت نبود ...می خواست جوری برود که کسی نفهمد ...شال گردن اش را محکم ,دیدگاه امام علی در مورد زنان,دیدگاه امام علی درباره علم,مدیریت از دیدگاه امام علی ع ...ادامه مطلب

  • می روم تا درو کنم ...خود را "علیرضا آذر"

  • یک:دیدن خواب تو ...انشالله خیر است ...حتی اگر به چاقوی تیز... درون من ...مشغول کندن باشی ...!دو:تاکی گریه ؟...که می گویی ام تمساحی ست ...یک بار تو بخندان ...ببین کدام پرنده ام که به شوق تو می خندم !...سه:به شکر افتاده ام به سجده ...که مجنون عاقل است ...درس و کلاس لیلی را تعطیل ...ولی از عشق "او" دکترا دارد !...چهار:از دستم رفت صدای ضبط شده ی تو ...یک دکمه بود "پلی "نزدم ...آن دیگری : " دلیت "قشنگ تر بود !پنج:پوتین جان نداشت که ادامه دهد روی برف ...دهان بازکرده بود که بمیرد ..."آفتاب نذاشت "!!!شش:ازصبح می دوی و پول می دود و خسته ای !یار برای لباس مجلسی یک ملیون کم دارد و خجالت نمی کشی ؟!هفت:چشمانت شکفت ...بهار من ...رنگ آبی شد ...دریا غصه خورد ...انقدر گفتم که"آسمانی ست چشمانت"هشت:روی دستت خال بود نه خالکوبی ...دوستت داشتم ...رفته ای خال را برداشته ای جایش نوشته ای "متولدآذر"مگرمن نمی دانستمت؟!!نه:آقای پراید :سرکارخانم خوش آمدید ...ممنون از محبتتون ...بازم تشریف بیارید ...ببخشید پرحرفی کردیم !...   "باران آمده است و یک بنز باسرعت به خانم درحال پیاده شدن از پراید اب می پاشد و می رود .,می روم تا,می روم تا به سجود,میروم تا گم شوم,می روم تا در میخانه,می روم تا نفسی ...ادامه مطلب

  • سلام علیکم!

  • یک:نکند به من بخندی !که نشد مقام  من "فیل"!من همان "فیل"...ولی به محضرتو"مورچه ای "بیش نیستم!دو:کلاسم را گم کرده بودم...اطلاعاتم نداشتم!ازکه می پرسیدم اشکال؟6 سال دیپلم ردی بودم!سه:خنده ی تو کمان شد و لب های تو تیر ...قلبم ...جای ان تیر را نتوانست تحمل کردن !چهار:یوسف!درون قهوه یمن زندانی ست!تاکی بخورم تلخ!که شیرین شودم رسوایی!پنج:می غلتید چشم هایم ...درآغوش پلک بازبود!درخواب هم تو رفتی ...من باز گریه کردم ...شش:شعرم گرفته است...مبادا شوم "یغمایی"!گلرو هنوز گلفام را ...نکرده زندان رسوایی!...هفت:طناب دار بهتر از دست های تو بود!...لااقل چند شاهد بودند ...که می دانستند من ...تا, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها