بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟

متن مرتبط با «برای» در سایت بی شمس رخ تو...!دیگر دلی مانده مرا؟ نوشته شده است

برای چیزی که ۵ سال دیگه ارزشی نداره، بیشتراز۵ دقیقه ، غصه نخور!

  • یک/ برف...         روی دست های من ،که نان بود  می رفتم!            نه اینکه نشنیده باشمت           صدای پای پیر ...! می رفتم!        انگار              درکنار من،غروب ...                                درانتظار خوشه های انگور ودوستان                                                       لذت می برد... دو/ بین چشمان سیاهت هزار قصه ی تلخ  گویی که نوشیدن هر قهوه ترک                                     تلخ تر                                     تلخ تر  از دیگری ...            ادامه دارد... سه/ آن زمان که ،موش ها در عشق پنیر  به زبان سوسک ها ،می نویسند ...، شک می کنم ،شاید، گردو ارزان شده، یا در فریبکارانه ترین حالت عشق ،گرفتاریشان ( سوسک ها) ، لذت بخش است! چهار/ عشق را که به /تردید/ نوشتم               همه / تهدید/ شدم!                     درانتخاب و انتصاب و اکتشاف              &n, ...ادامه مطلب

  • برای رقصیدن دل ... تو سینه ی چلچله ها ... تا بخوای ترانه داره!

  • یک: پرید رنگ سحر ؛ از طاقت لیلی ... دی شب هزار مجنون زیر تیغ عشق ... خفته بودند! دو: اگر " روائی" وازه ها بیانگر احساس من نیست ... " فدائی"! بیا مقابل آئینه ها!؛ که نوبت توست! سه: بوی تن سوخته ام... ت, ...ادامه مطلب

  • ذهنیت خرچنگی... پراید و سفر برای انتشار کرونا!

  • یک: وقت روئیدنم ... سرما زد ... تنم قبل بهار لرزید! خندید ... هنوز زمستان نرفته بود گفت: اولین تجربه ات !.... روئیدنی! دو: روحم در اسانسور میان کلیدها ... یک را زد! ارواح دیگر کشتند مرا ... سرکلید صد!, ...ادامه مطلب

  • میخانه در آدرس های اینترنتی دم دست نیست ... برای مست شدن باید جستجو کنید !!!

  • یک: سد چشم تورا شکسته ام ... با رویا ... رهایم مکن درواقعیت تلخ ؛ تنهائی خودم! دو: اشتباه نبود مرگ من ... میان دستهای تو؟ چنان مردم که دوباره به زندگی امید وار شدم! سه: کبوتر چشم مرا حبس کن توی نگات ., ...ادامه مطلب

  • خنده دارترین طنز برای من گریه دار ... لبخند تو جهت دل داری بود!

  • یک: بریدم گیسوی خودرا از بس که نیستی! حتی !... دست خودم نباید می خورد به موهایم! دو: تولد باران... به شوری دریا پیوست ... آنقدر آمدند که ... دنیا فهمید! سه: نگرانم نکن از حادثه عشق خودت ... من نه آن م, ...ادامه مطلب

  • دوستن داشتن عباس(س) یک چیز است و مردن برای حسین(ع) یک چیز دیگر!

  • یک: دریده ام پیراهن عشق را بر تنم ...که یوسفم! پشت هم به سینه می زنم ... که یا عباس(س)...!!! دو: بوسیده ام تورا به حق برادرت ...انصاف نیست؟! که نمی بوسمت تورا که حضرت ابوالفضلی...! سه: کمان ابروی تورا, ...ادامه مطلب

  • بوسه هایم را گم کردم ...درست روزی که قرار بود برایت خرس بخرم ... تو کرو کودیل شدی!

  • یک: دروغ گفتم و خدای من فهمید... تورا می پرستم و باید که توبه می کردم! دو: غریبه درشهر چشم تو ... همه نگاه... لباس عشق به تن داشتم و برهنه نبودم! سه: ترک مدرسه کردم یک روز و هزار سال گذشت ... برگشتم و, ...ادامه مطلب

  • به من خوبی نکن!شاید ...برای هردو مون بدشه!...نشستم تو دل طوفان ...بذار آب از سرم ردشه!

  • یک: سرباز جنگ تو با دیگرانیم ... که قلب شان ... برای تیر خوردن از من و تو ... آماده است ! دو: باران توی چشم تو می رقصید و آتش زیر پایش ... آتش گرفته ام که درون چشم من ... خشک سالی ست! سه: بوی کیف تو, ...ادامه مطلب

  • دیوانگی تو ی چشم هایت معنی نداشت ..." شانه هایت را برای گریه کردن دوست "داشتم!!!

  • یک: درون قلب مرا جسته ای که ..." عشقت نیست"... نگو که  هیچ خودت هم ... از عشق ... بویی نمی بری!!! دو: کشته ای مرا وروی جسد چشمم قدم می زنی ... دوستت , ...ادامه مطلب

  • برای خواهرت هرچه می پسندی ... برای من هم بپسند!!!

  • یک: بیرون دریای چشم تو ...هلاکم ! مشغول جان دادن می شوم و ساحل ...می خندد! دو: دریغ ! شیطان به معجزه آگاه نیست ... تولد یک کتاب اسمانی ... جگرش را خراش داد ... سه: گناه اگر این است که دست های تو مال من باشد ... نمی خرم به جهنم! صبر می کنم به بی دستی ... چهار: چاقوی شما توی قلبم پیچید ... جاده ی رگ هایم پیچید ... مرگ مستقیم رفت...! پنج: آزار تو این بود که, ...ادامه مطلب

  • وقسم خوردی که پول نداری!ولی دیدم که النگوهایت را فروختی تا برای خواهر بزرگم ...جهیزیه بخری!

  • (پوستر فیلمایی رو انتخاب کردم که جزو بهترین فیلمای اجتماعی درسال های گذشته بودن...)یک:درگوش نسیم خوانده بودی ...عشق من ...درگوش نسیم !می دانی؟ببین تو دیگر کیستی؟!دو:به آغوش باز آسمان حسادت می کنی ...کبوتر من!انگار اغوش باز من ...کم ات است؟...سه:قفل قفس قورت می دهی و زنجیر پاره می کنی!از بس نشسته ای ...و به ازادی فکر می کنی ...گنجشک غرغرو!چهار:بیرون شهر 4چها, ...ادامه مطلب

  • وبرای ازدواج پول نداشتم ...به تو دروغ گفتم که ...عاشقم!

  • یک:دریافتم که بی تو هیچم ...هیچ!گرچه کنارتو هم ...هیچ ...درهیچم!...دو:ویک تومان ارزشی ندارد وهیچ ...ولی هست !آنقدر هیچ که مقابل دلار بایستد و بگویند ...پنج هزار و دویست!سه:قدر تو ندانستم و تو گذاشتی و رفتی ...و در آئین مرده پرستی !هزار بار قهرمان بودم!چنان گریستم که ...برگشتی! چهار:وروی کت تو ...یک بوسه بودم ...نه جای رژ لب!....هیچ نشانه ای از من نبود...دوست, ...ادامه مطلب

  • و بی تربیت بودی !...در حالی که داشتی با نامزدت تلفنی صحبت می کردی...آدرس خانه ی ما برایت مهمتر بود!

  • یک:سربه بیابان زده ام ...که دیگر بیابان نیست!...صدها مثل من ...آواره ی امثال تو دارد ...گریخته!...دو:اگر بخندی به حال من ...دلم می لرزد و باز عاشقم..." دلقک ندیده ای؟!!!"سه:بت می پرستم و به بت پرستی امثال من ...شک نکن!روزی چند بت خراب می کنیم و...درنهایت ...درجستجوی خدائیم! چهار:روی شانه های من نشست قاصدک ...تا به دست بیاورم ...رفت...مثل تمام شانس های زندگی, ...ادامه مطلب

  • وآنقدر برای من هوو ساختی ...تا حساسیتم از بین رفت ...ورفتم که رفتم تا بابهاربیایم!!!

  • یک:نوشته ای سرنوشت مرا جوری که خدای بلد نبود!" مرگ زود رس و پیری و بیماری" از عشق تو ...فقط همین!دو:می خواستی در بیابان ها حتی کویر ها ...لیلی ...ملکه باشد!سیاست بلد نبودی!...داستان لیلی ...عشقی شد!سه:درکارخانه کسی نبود ...جز من کارگر!سوخته بودم و ساخته بودم از عشق مهندسی!تمام دستگاه هارا شستم !و برق انداختم!...تا فردا ...خانم مهندس وسواسی!...ونامه نوشتم و ر, ...ادامه مطلب

  • اگ که هوای دیگری باشد برای نفسم ...من برمی گردم به گذشته ای که تو ...آن جائی!

  • یک:غروب شد و درانتهای روشنی ...چراغ افروختند ...من و تو پای برهنه می رفتیم و اشتغال ذهنمان ...خارهایی بود که نباید به پاهامان ...می رفتند!!!دو:چرا دست از قلب من نمی کشی ؟!چقدر احیا؟من مانده بودم سالها بی قلب و تو ...این را نمی دانستی؟!سه:کاشتی میان گل های دیگر و نامت شب بود ...درتیره گی شب جوانه زدم ...ومردم بلند بلند گفتند:یک آفتابگردان دیگر!!!!چهار:سرخ شدم ونام قبلیم رزبود ...چه خوب محمدی!اگر قرار است که کعبهرا با عطر من شستشو دهند!پنج:ای علی(ع) سوختنم می اید ...در...دلم سوختنم می آید ...چه کسی گفت :که از فاطمه (س) جان دور شدی ...از سخن های بی ریشه ...دروغ ...بدم می آید ...شش:مزار شش گوشه ات را این روزهای تلخ ...می بوسم وفدات که فرزند عشق منی...از فاطمه هستی(س)هفت:ودمپائی توی ریگزار ...ومی رفتی با تاول !وکورشدی از نور!گم شدی !بی خیال!...شهر همین است !اگر اعتقاد ما کمک به امثال تو ...نباشد!هشت:ترومپ!کشف کردم که ناز می کنی !بی اختیار لب خودرا به کرشمه باز می کنی!نه:پراید:آقای دکتر!من بدون اینکه به کسی بگم اینجام!می دونید که پدرو مادرمن بحران هویت دارن!اینو بیشتر به من انتقال دادن چیکار کنم؟آقای دکتر:پسرم!تو که رفتی دوبی !زن و بچه گرفتی وضعت خوبه!دس راستت رو سرمن!دیگه چه فرقی می کنه؟که آدم باشی یا نه؟!!!ده:رهبرم ...بوسیده ام بارها دست شمارا به عشق وباز ...می بوسم ...میلیو نها نفردر, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها