یک/ بی تابی نکرده ام ،ازرفتن شما حتی خوابیده ام ... کنار ساحل دریا! اما درون خالی من پر نمی شود چون نیستید،نیستید دیگر بین ما.... درحس مرگ هم تجربه هستم ،با شما هم درسکوت ،هم دربیان نکردن دردها! چندسال،چندسال طول می کشد؟ بیرون نرفتن ازغم و خالی شدن ؟ خدا! دو/ بیرونم بینداز از دوچشمت ازآن خاکستر سردسیه پوش... بده جرات به قلبت دشمنم باش! بزن تیرهلاکت را به جان پوش... اگرزخم توراخوردم ،که سیرم! دگرازمردن و عشق و غم و....نوش! سه/ کلاغ ها به طنز می گفتند : بنشینیم روی سیم های خاردار؟ و می دانستند که طنز ،برای من جوجه ای جدامانده ازمهاجرت...،رفتن چه اشکی ست از غم درون ،نرفتن نرسیدن جای ماندن که س, ...ادامه مطلب
یک/ درپائیزی که اصلا خیالم نیست! باران نبارد هم .... غروب دلگیر نباشد هم .... ساحل خون گریه نکند هم ... برگ ها زودتر نریزند هم ... بیماری های واگیر شروع به کار نکنند هم .... می روم ... کنار دران کاخ قدیمی تهران ؛ بستنی می خورم و اگر شد ... کمی می نشینم و جوک قدیمی می خوانم و می خندم! همین است که ؛ نزدیکان متولدین تایستانی من؛ را؛ حرص می دهد!!! دو/ روی لیوان سسفالی من نوشته بود: غرور... هرچه سرکشیدم از نوشیدن تمام نشد... اما یکروز غریبانه .... از ارتف, ...ادامه مطلب
یک/ به وقت بال گشودنم ... به بیکرانه پریدنم (زمین مسطح!) تمام؛ دانه به دانه چنان به اوج رفتنم که غرق مرگ بودنم! فراموش کردنم از عشق رفتنم آزاد کردنم .... همه ؛ همه برای تو باشد! درون حوض خاطرات نفس؛ نفس؛ کشیدنم برای تو؛ خاطره باشد... به وقت بال گشودنم آسمان صید کردنم! دیگر کجا؛ کجا... , ...ادامه مطلب
یک/روی دست های من نخوای دیگر؛ قلب من تا خواب مانده ای؛ دستهای من تپنده است! دو/ می نویسمت " روی کیک" " روی چوب" , ...ادامه مطلب
یک: فروختم دل خودرا ... وقتی که رایگان..." دنیا" بود! می خندیدی به هیچ من !... وقت فروش دلت ... نمی ترسیدی؟! دو: پوشیده ام صدای ابر را تا تو " کویر " باورم کنی ... انگار " باران " خودش قبلا " تردید زا, ...ادامه مطلب
یک: بهار آمد و من...دنبال تو می گشتم ... " محمدرضا..."! که پیدا نکردنت گذشت و سی از من!!! دو: شروع کردم : الا یا ایهالساقی .... صدایت را ... پنج سال تو بودم با حافظ! , ...ادامه مطلب
یک: پرید رنگ سحر ؛ از طاقت لیلی ... دی شب هزار مجنون زیر تیغ عشق ... خفته بودند! دو: اگر " روائی" وازه ها بیانگر احساس من نیست ... " فدائی"! بیا مقابل آئینه ها!؛ که نوبت توست! سه: بوی تن سوخته ام... ت, ...ادامه مطلب
یک: پس از دویدنم ... توی گوش دیوار !... " لیلا وار"! افتادی به خواب ... ولی دیگر..." سایه " می دیدی! دو: روی تخت ... گلبرگ های " رز" خشکیده ... از گرمای بی تنفس اتاق ! " آدم کو"؟! درخانه های رفته از ع, ...ادامه مطلب
یک: رود از میان داستان قلب من ... با " سکوت " گذشت ... ترسید خوانندگان ...غم غرق شدن " ماه " را زود بفهمند! دو: پیکر چشم مرا روی دستانم ... فرض می کنی ؟! چرا نگاه تو وقتی که حرف می زنم ... کف دستان من, ...ادامه مطلب
یک: رسید از دیواره ی قلب من ... صدای " عشقم"! برخاستم از گوردو چشم خود ... با " سکوت"! دو: انکارش نکردم!و... این هنر من بود! حتی عشق قلابی را! فروخته بودند بلی, ...ادامه مطلب
یک: درخت لوس ... که از حجم برف سر کج کرد ... تمام ریخت به روی زمین ... سپیدی خویش! دو: نمی دانم درون غم مردن ... برای تو چه سود ... که شادی مرا ... نمی توانی دید! سه: برای بردن تو سوی خوشبختی ؛ از من , ...ادامه مطلب
یک: وزش روح من ... درکویر تنهائی شما ...طوفان کرد! دیگر بودنم برای عشق شما ... مسئله نیست؟ دو: رفتیم زیر سایه ی هم... مثل دوخورشید! باور نمی کنند که... سایه ها! , ...ادامه مطلب
یک: در پوست شیر ... خوابیده مادرم ایران ... تا به هنگام خواب من ... شغالان ناراحت... دو: روی کتاب های عشقی ... تلفظ مرگ ! روی پتو ... پلنگ ... پلنگ ... نه! خواب! نه! بوس! بجنگ ... تا روز! سه: اگر برای, ...ادامه مطلب
یک: طرفدار راه رفتن تو ... توی داستان زندگیت ... به راه افتادیم و رسیدیم ... به خانه ی خودمان!... دو: زندگی گریه کرد از مرگ من ... توی رختخواب ... مجبورم در تلاطم ارواحی ... برگشته ... بیدارشد!!! سه: , ...ادامه مطلب
یک: تب کلمات روی لب های من ... نسوزاند ... آن شعر ناب که نام تو بود و تنها تو .... " عشق"... دو: فریبت دادم با حقه ی زنانه ...." اشک" که بیاورمت ... ولی با مردانه ترین رفتار روی زمین نگهداشتمت... " ای, ...ادامه مطلب