یک/ به وقت بال گشودنم ... به بیکرانه پریدنم (زمین مسطح!) تمام؛ دانه به دانه چنان به اوج رفتنم که غرق مرگ بودنم! فراموش کردنم از عشق رفتنم آزاد کردنم .... همه ؛ همه برای تو باشد! درون حوض خاطرات نفس؛ نفس؛ کشیدنم برای تو؛ خاطره باشد... به وقت بال گشودنم آسمان صید کردنم! دیگر کجا؛ کجا... , ...ادامه مطلب
یک: بود... روی شانه ی من ... نشان پیامبری! کندند مردم معتقدم! چون شما... " یکی " به " هیچ" اعتقاد نداشتید! دو: ویران تر از چشم من ... دستگاهی پیدا نیست! آباد ترین ملک جهان ... " صورت عشقم"... وای کو؟!, ...ادامه مطلب
یک: تورا اگر به کفن ... نپیچیده اند ... درد من! خفته ام درون قبر تو... با کفن!... باور کن! دو: پیچید آوای سرمای زمستان ... توی بهار من! لعنت که غنچه ام! از اجبار گل شدن!... سه: اگر خواب دیدم که تو دوب, ...ادامه مطلب
یک: سر مسئله ی چشم های تو ... کمر شکسته ام! وای!اگر سر مسئله ی لب هایت ... بمانم! دو: مرا در آغوش خود نپذیرفتی ... خاک! من دانه ی عشقم! تا به حال ..." سرو" شده بودم! سه: بوی کباب دل من!اشتهای تورا کور, ...ادامه مطلب
یک: موضوع:سپیدی موی من و سیاهی موی تو نیست ... موضوع:دلی ست که جوان تر از سر من فکر می کند! دو: ثروتم توی دوچشم تو "هیچ " بود ... دنیا دنیا واژه که " هیچ" عشق آورده ام به پای تو ... سه: صدای قلب تو دا, ...ادامه مطلب
یک: سد چشم تورا شکسته ام ... با رویا ... رهایم مکن درواقعیت تلخ ؛ تنهائی خودم! دو: اشتباه نبود مرگ من ... میان دستهای تو؟ چنان مردم که دوباره به زندگی امید وار شدم! سه: کبوتر چشم مرا حبس کن توی نگات ., ...ادامه مطلب
هفت:! وهیچ کس نیامد که وقتی کودک 7 ساله بودم به من بگوید عاشق نشو!اینها همه بازی تاریخ است!... وهیچ کس نیامد به من بگوید بابا می ترسی غم داری از دنیا وحشت داری از پدرت نیاموز که می گوید" یا..." هی چ ک, ...ادامه مطلب
یک: برق زد بلور چشم تو از بس سیاهیم... که لشکر دستان تو ... مشخص کرد! دو: میان کیف تو صد نامه هست از لیلی ! یکی نمی دهی به من!که می دانیم ...مجنونم! سه: خریده ام عاقبت داستان " ربه کا" را! از بس که پو, ...ادامه مطلب
یک: دروغ گفتم و خدای من فهمید... تورا می پرستم و باید که توبه می کردم! دو: غریبه درشهر چشم تو ... همه نگاه... لباس عشق به تن داشتم و برهنه نبودم! سه: ترک مدرسه کردم یک روز و هزار سال گذشت ... برگشتم و, ...ادامه مطلب
من از شما ... توقع مردن نداشتم! نان شبم به احتیاج گفتم و ... شما مردید! دو: اگر طلای درون چشم ی شما ... خرج کنم! صد سال حقوق مدرک لیسانس پیشکشم! سه: می بوسمت و انگار دنیا ... کمال پرست شده!... می دون, ...ادامه مطلب
یک: گم شدم درهیاهوی قلب تو ... انگار درهزار توی جان خودم ...بودم! دو: اگر خوابیده قلب تو ...من بیدارم ... صدای قلب من دیگر ... شبیه هق هق هاست! سه: بوسیدمت و مردند از نرس کسانی که ... از این شجاعت دی, ...ادامه مطلب
یک: آشفته ام ...انقدر که پیراهنم ...فدات ! فریاد می زند که عوض کن وجود خویش!... دو: روی بند اسمان انداخته ای هزار پیراهن سپید ... حالا اگر دنیا لباس ساه بپوشد ...تو حاضری ... سه: مرغ دلم آمده ست به, ...ادامه مطلب
یک: بسیار از دست چشم شما ...ناراحتم ولی! هنوز در ارزوی چش م شما ...حسرتم ...هنوز! دو: غریبه ایم برای هم ... مثل دو ماهی درون تنگ ... فضایمان یکی شده ...ولی..." آشنائی" ممکن نیست! سه: انکار می کنم که , ...ادامه مطلب
یک: ترکم کن و از ترک توام باکی نیست ... یک جان که خدادا...از آن می ترسم!... دو: صد شعر از کنار لبت می گذرد با حسرت ... صد آه؛که آن دو لب " به شعر و شاعرش " مایل نیست!... سه: کشته ای روح مرا توی دو, ...ادامه مطلب
یک: فکرم را بریدم و چسبانده ام به عشق ... ای جان من ... روزنامه ی عشقی ندیده ای؟!... دو: کبود شد لب من ... سرد بود اندیشه ی بوسه هات ... یخ زدم از سر, ...ادامه مطلب